نخلستان
نخلستان ، نماد ایستادگی و مقاومت







مرداد 1400
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << < جاری> >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          





گمنام یعنی کسی که حتی دنیا را به اندازه یک نام هم نمی خواهد



جستجو







موتور جستجوی امین





مرداد 1400
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          



مرداد 1400
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          



پلاگین


تقویم جلالی جهرم




 
  عاشقانه یا عاقلانه؟ ...

#تولیدی

#به_قلم_خودم

#عقل #یا #عشق؟!

طبق روایات از برترین آفریده‌های خداوند، #عقل است که به پیامبر درونی تعبیر شده است و بدون وجود آن هر راهی، بیراهه است و بی نتیجه!

عده‌ای می‌پرسند:
آیا عاشورا و حرکت مقدس امام حسین (علیه‌السلام) بر اساس عشق بود یا عقل؟

در جواب باید گفت:
اصلا خود این سوال بر پایه جهل است چرا؟ چون عشق پاک و معنوی که ریشه در مذهب و خداجویی و عبودیت دارد از عقل، که مهمترین سرمایه الهی و فطری انسان است نشات می‌گیرد و اساسا عشق بدون عقل برابر است با ادعای بر مبنای کذب!
دلیل واضح آن هم، نتیجه‌های مخرب تظاهر به دوستی‌های افراطی و بی هدفی است که نه معنای عشق در آن، جایگاهی دارد و نه عاشق معلوم است و نه معشوق!

امام از اولین قدم که به سوی هدف برمی‌دارد، همه حرکات و سخنان و زوایای علمی و عملی و جهادی‌اش، ریشه در عقلی عمیق و بر مبنای تعبد و تعهد در برابر خداوند دارد!
مگر می‌شود عاشق بود و از سرچشمه عشق لایزال الهی بی بهره بود؟ هرگز چنین امری امکان پذیر نیست چرا که عاشقی را، عاشق گویند که پیوندی نامتناهی با پروردگار عشق دارد و الا دَم از عشق زدن کار هر جاهل و نابخردی نیست!

آنان که سعی دارند قیام حسینی را صرفا عاشقانه تلقی کنند باید به این سوال پاسخ دهند که کدام عشق بدون عقل تاکنون ماندگار بوده و کدام عشق بی ریشه و مبدا به نتیجه و تکامل رسیده است؟
آنچه این افراد در ذهن آلوده خود مرور می‌کنند شاید یک دلیلش قیاس نمودن عشق و هدف عاشورا با امثال خودشان است؟

اما تاریخ کربلا چه می‌گوید؟
حتی یک بررسی اجمالی نشان می‌دهد که ادعای عاشقی صِرف نمودن برای چنین جهاد و حادثه‌ای عظیم و تاریخی، فقط و فقط نشانه جهل و عدم اطلاع از حماسه مهم عاشوراست!
البته
ناگفته نماند که همانطور که عشق بدون عقل بی‌فایده است، عقل بی‌پشتوانه عشق نیز راه به جایی نخواهد برد چرا که وقتی عقل، ماموریت خود را انجام داد نوبت به کارِ عاشقی می‌رسد و آنگاه این عقل است که عاشق می‌شود و سر از پا نمی‌شناسد و با شناخت و معرفتی که دارد مسیر عشق را آگاهانه و با بصیرتی مثال زدنی طی می‌کند و اگر این عقل، عقل کامل مثل امام باشد پس عشق هم عشق کامل خواهد بود و نتیجه‌اش ایثاری از جنس عاشوراست که جوان و کودک برای قربانی نزد محبوب، پیش او یکسان است و یک به یک شیرین‌تر و جذاب‌تر!

چه می‌گویم؟!

حرفم این است:
قیام امام در روز عاشورا از اول قدم تا شهادت بر اساس عقل مبتنی بر خداپرستی و وحدانیت بود و حتی ادامه قیام توسط بانوی کربلا و امام سجاد (علیه‌السلام) نیز در ادامه همان عشق ریشه‌دار و هدفمند بود و الا:
این حادثه هم، مانند هزاران جنگ تاریخی به بایگانی ذهن‌ها سپرده می‌شد و صدها سال بود که رنگ و بوی فراموشی گرفته بود.
مگر حمله پادشاهان و جباران روزگار برای عشق به منصب و تاج و تخت و امثال آن نبود؟ پس اگر عشق تنها، ملاک است چرا در پیچ و خم تاریخ گم شدند و گرد و غبار فراموشی بر آنها نشست؟
و
علت اینکه هر چند عامیانه گفته‌اند، هر روز عاشورا و هر زمینی کربلاست ریشه این پیوند، عقلانیت بر اساس عبودیت و عشق فطری انسانهای پاک نهاد به این نوع تعقل است و این است رمز ماندگاری قیام اهل بیت و عاشورای حسینی و هر انقلابی که الگویش نهضت کربلا و عاشوراست.
و همین اصل ماندگار الگوی انقلاب تاریخی ایران اسلامی است که همه شئونات و از جمله شیوه رهبری و سبک مقاومت و ایثار شهدایش برخاسته از عقل توام با عشق و همراه با دین‌مداری و بصیرت است و به همین دلیل است که پیش‌بینی شکست قطعی دشمنان، کاملا حساب شده و منطقی و تردید ناپذیر است.

موضوعات: بدون موضوع
[جمعه 1400-05-29] [ 12:30:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  پیامدهای شام غریبان ...

#تولیدی

#به_قلم_خودم

#پیامدهای #شام #غریبان

شام غریبان یعنی شهادت پایان راه که نه، بلکه آغاز یک زندگی نوین و شرافتمندانه در جهت دفاع از حق و مبارزه با زور و تحریف است.

شام غریبان یعنی ناامیدی ممنوع!
یعنی:
باید با اراده قوی و اعتماد به امداد الهی، هرچند با دلی شکسته و جسمی رنج دیده، به راه افتاد و هدف از دفاع از ولایت را، از شک و شبهه‌ها و تحریفات حفظ نمود و حتی با پاهای زنجیر بسته و در دل دشمن و بیابان‌های پر خطر، با سلاح بُرَّنده زبان و تبلیغ و با بیان واقعیت‌ها، دنیای پس از حادثه را به تلاش و مجاهدتی دوباره فراخواند.
در:
دین اسلام هیچ بن بست و انتهایی وجود ندارد چرا که، انسان خلیفة الله است و ابدی! و راه رسیدن به خدا، هرگز انقطاع و پایانی ندارد.

شام غریبان یعنی آنگاه که بهترین گلهای زندگی‌ات را قربانی دوست نموده‌ای، اول عاشقی و پیمودن مسیر کمال و انسانیت است‌.
و:
زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) در مسیر تبلیغ و صیانت از ارزشهای عاشورا و روشنگری خط عاقلانه و درعین حال عاشقانه و عارفانه سیدالشهدا، به معنویت تام رسید و اینچنین شد که:

کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود

و این است هنر و نقش آفرینی مُبَلِّغ راستین که، در امتداد شهادت است و تو را به کاروان حسینیان پیوند می‌زند.
آیا!
ما به اندازه توان و امکانات خود، عاشورا و قیام کربلا را معرفی نموده‌ایم؟ اگر می‌خواهیم نام ما را در لوح خادمان اباعبدالله ثبت و ضبط کنند، باید چون عقیله بنی‌هاشم، سختی‌ها و دردها و تازیانه‌های زخم زبان دشمن را به جان بخریم تا بتوانیم، عاشورای واقعی و بدون تحریف و ابهام را به دنیای امروز معرفی کنیم، کاری که شاید از شهادت هم بقول استاد مطهری سخت‌تر باشد چرا که، شهید یکبار شهید می‌شود و تبلیغ کننده شهادت، هزاران بار!

اللهم ارزقنا توفیق الطاعة

موضوعات: بدون موضوع
 [ 12:03:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  روضه مقبول ...

? روضه های که قبول نشدن ?

#پست_ویژه

#شب_زیارتی_ارباب

? ? ?

مرحوم سید علی اکبر کوثری روضه خوان امام خمینی (ره )میگه بعد از اتمام جلسه اومدم از دربمسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟
گفتم: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم. میگه هر چه اصرار کرده توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت مگه ما دل نداریم!؟
 چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟
میگه پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم. حسینیه ی کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند.
 سر خم کردم و  وارد حسینیه ی کوچک روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند. سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم
السلام علیک یاابا عبدالله…
دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر  از آب هم مضایقه کردند کوفیان…
دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری ؛ رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت ، با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم…
شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا به خواب رفتم.
وجود نازنین حضرت زهرا، صدیقه ی کبری در عالم رویا بالای سرم آمدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم
 به من فرمود؛ آسید علی اکبر مجالس روضه ی امروز قبول نیست. گفتم چرا خانوم جان فرمود؛
نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم، و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه ی محله خواندی….
 آسید علی اکبر ما از تو گله و خورده ای داریم!
گفتم جانم خانوم، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟
خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند اون چای من با دست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟
میگه از خواب بیدار شدم و از ان روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس بااخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول میکردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم میشد برکتی فراوان داشت و برای همه ی گرفتاری ها و مخارجم کافی بود.
بنازم به بزم محبت که در آن
 گدایی و شاهی برابر نشیند…

#ما_را_به_محرم_برسانید_فقط

منبع؛ برگرفته از خاطرات مرحوم کوثری
❇️@mshohda

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-05-28] [ 11:56:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  حرارة فی قلوب ...

#تولیدی

#به_قلم_خودم

بعضیا فکر می‌کنند که عزای امام حسین (علیه‌السلام) وابسته به عَلَم و بیرق و امکانات بیرونی است که تا نباشد، عزای حسینی رقم نمی‌خورد و عاشورا تعطیل می‌شود و….

اما:
این تکیه‌ها و پرچم و علامات نیستند که بساط عزا را برپا می‌کنند بلکه، روضه و سوگواری از خیمه دلهای عاشق شروع می‌شود به عبارتی، همان که در روایات فرموده‌اند که:
برای حسین (علیه‌‌ السلام) در قلبها حرارتی است که تا قیامت سرد و خاموش نمی‌شود، پس:

اول، دلها و قلبهای محب اهل بیت، تبدیل به مجلس عزای امام شهیدان می‌شود و به دنبال آن، بساط روضه در فضای خارج از دل، برپا می‌شود و رونق می‌گیرد.

لذا
شور حسینی از چشمه‌های زلال و ناب معارف معنوی دلهای مومن و معتقد، شروع به جوشیدن می‌کند و قطره قطره به هم می‌پیوندد و همچون سیلابی خروشان، زمین و زمان را در بر می‌گیرد و به جوش و خروش وا‌می‌دارد.

آری!
حسین جنس غمش فرق می‌کند
برای اینکه حتی اگر تاریخ را هم فراموش کرده باشی، آن شور و حرارت قلبی به یادت می‌آورد که، عاشورا نزدیک است.
و به همین دلیل است که، هیچ عاملی نمی‌تواند عزاداری محرم و مجلس عزای ابا‌عبدالله را تحت‌الشعاع خود قرار دهد و آن را به انزوا و کمرنگی سوق دهد.
چرا؟
این رمز ایثار و جهاد خالصانه امامی است که برای رضایت و تسلیم امر خدا بودن، جان و وجود خود و اهل بیت و بهترین یارانش را فدای اسلام نمود و با بذل خون و مال و اولاد خویش، دین جدش را تا ابد بیمه کرد.

موضوعات: بدون موضوع
 [ 11:53:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  *طُوَیْریج ...

دیر رسیدن

«عزاء طویریج» هروله‌ای به وسعت تاریخ عاشورابه گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، گفته شده که در زبان محلی عرب عراق، برخی به کلمه «طریق» (راه)، «طَریج» هم می گویند و وقتی این واژه به صورت تصغیر و به زبان مُصغّر اداء می شود؛ واژه ای با عنوان «طُوَیریج» به دست می آید که کلمه ای آشنا برای عزاداران میلیونی آقااباعبدالله الحسین (ع) در سراسر جهان است:

کربلا منتظر ماست؛ بیا تا برویم …

هندیه، نام منطقه ای در حدود 10 کیلومتری شهر کربلاست که از نظر جغرافیایی، جزو استان حلّه عراق محسوب می شود اما به کربلا هم – که در استان نینوا قرار دارد – بسیار نزدیک است. مرکز این منطقه، طُوَیریج نام دارد که در زمان واقعه عاشورا، منطقه زندگی قبیله بنی اسد بود؛ قبیله ای که اهالی آن شاید در آن روزگار تصور نمی کردند مدعیان مسلمانی با نوه پیامبر خود چنین کنند؛ شاید تصور آنان این بود که لشکرکشی لشکریان کوفه و شام به نینوا، تنها یک قدرت نمایی ساده است و قرار نیست جنگی خونین رُخ دهد.

اما دهم محرم الحرام سال 61 هجری قمری، به قبیله بنی اسد خبر رسید که واقعه ای خونین در راه استT این بود که آنان، هروله کنان به سمت کربلا رهسپار شدند تا شاید به یاری امام زمان خود توفیق یابند اما دیر رسیدند و این افسوس تا پایان عمر با آنان همراه شد. همین است که اهالی این منطقه هر سال و به همین مناسبت، حرکتی هروله کنان به سوی کرب و بلا در پیش می گیرند که در طول سالیان، به «رکضه عزاء طویریج» مشهور شد.

در این دسته انبوه عزاداری است که عزاداران پس از اقامه نماز ظهر و عصر عاشورا، نالان و هروله کنان با پای برهنه به سوی کربلا رهسپار می شوند و با نواهایی مانند «وا حسین … وا حسین»، «لبّیک یا حسین»، «وا ویل عَلَی العباس» و «اَلیَوم الیوم نُعزّی فاطمه» (امروز به حضرت زهرا (س) تسلیت و تعزیت می گوییم)، شور یک عزاداری میلیونی و کم نظیر را به نمایش می گذارند.

اینگونه است که عزاء طویریج سابقه ای به اندازه 14 قرن دارد و هر سال تکرار می شود؛ البته به جُز سال هایی که شیعیان عراق تحت سلطه حاکمان ستمگری مانند صدام معدوم بودند و از این مراسم منع می شدند که البته نقل است در همان سال ها هم برخی مبادرت به برپایی این عزاء می کردند و جان خود را نیز در این راه از دست می دادند.

نقل است که در یکی از سال های برپایی عزاء طویریج، علامه آیت الله سید مهدی بحرالعلوم به عنوان عالم برجسته زمان خود، با عده ‌ای از طلاب کربلا به استقبال دسته عزاء طویریج رفت و در آن بین، ناگهان آن پیرمرد باعظمت، عبا و عمامه و عصای خود را به کناری افکند و خود را در بین عزاداران انداخت و به سر و سینه زدن مشغول شد.

و اما وقتی پس از پایان عزاداری، از آیت الله بحرالعلوم درباره این رفتار وی پرسیدند؛ فرمود: «وقتی به دسته عزاداری رسیدم؛ حضرت بقیت ‌الله الاعظم (عج) را دیدم که در میان مردم و با پای برهنه به سر و سینه می زنند و گریه می کنند این بود که من هم به تأسی از آن حضرت، به میان عزاداران رفتم تا این توفیق از من هم سلب نشود.»

شاید از آن سال به بعد بود که این دسته عزاداری، مورد توجه بیشتر مردم قرار گرفت تا آنجا که امروز، بیش از سه میلیون نفر از عاشقان خاندان رسالت و ولایت در یک دسته عزاداری به طول بیش از 10 کیلومتر و از جای جای جهان اسلام، خود را به کربلا و اطراف آن می رسانند و هروله کنان و با پای پیاده به سر و سینه می زنند و مراسمی چند ساعته و منحصر به فرد را برگزار می کنند مراسمی که پس از راهپیمایی اربعین حسینی، بی نظیرترین اجتماع بشریت است.
و اما سالیانی است که مهاجران عرب مقیم قم هم با همکاری برخی هیئت های عزاداری، این مراسم را در قم نیز برگزار می کنند تا همنوا با کربلائیان، شور و شعور حسینی را به میدان آورند.
این مراسم هر سال با حضور پیرغلامان و انبوه عزاداران و هیئت های حسینی، باشکوه تر از گذشته برگزار می شود که البته شکوه و عظمت آن به دلیل نگاه عنایت خود اهل بیت (ع) به ویژه حضرت سیدالشهداء (ع) به این عزاداری باسابقه است.

موضوعات: بدون موضوع
 [ 02:10:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  کدام تبلیغ مورد قبول است؟ ...

#تولیدی

#به_قلم_خودم

#مجالس_روضه

#بایدها_و_نبایدها

روضه در لغت به معنای ” باغ ” و در اصطلاح به مفهوم برگزاری مجالس عزاداری پیامبر و ائمه معصوم علیهم السلام است و در مواردی شامل منسوبین آنان مانند حضرت زینب یا جناب علی اکبر سلام الله علیهم اجمعین نیز می شود.
به روضه خوان طبق روایات گفته شده :
لک بیت فی الجنة
و یا :
این حدیث از قول نبی مکرم اسلام صلوات الله علیه که می فرمایند :
إرتعوا فی ریاض الجنة قالوا یا رسول الله و ما ریاض الجنة قال مجالس الذکر
یعنی :
گردش کنید در باغهای بهشت ! گفتند یا رسول الله ! چیست باغ های بهشت ؟ فرمود :
مجالس ذکر (مانند اجتماعاتی که در آن یاد خدا و اهل بیت علیهم السلام و به قولی یاد حسین علیه السلام زنده شود . حدیث 9199 / وسائل الشیعه )
? ? ? ? ? ? ? ?
و اما بعضی شرایط مجالس وعظ و سخنرانی و روضه ( و مداحی ) : 
روضه باید مستند باشد یعنی : راوی حدیث باید معتبر و مورد اعتماد باشد و محدثان شیعی ، وی را قبول داشته و سندیت روایتش را تأیید کنند به عبارتی آن چه نقل می شود باید در عمل اتفاق افتاده باشد و ساختگی و تخیلی و کذب و تحریف نباشد .
? ? ? ? ? ? ? ?
 شرط دیگر :
این که روضه و مدح باید خالی از افراط و تفریط باشد در حکمت / 117 نهج البلاغه آمده است :
هلک فیی إثنان :
رجلان محب غال و مبغض قال
دو تن نسبت به من هلاک گردند : دوست غلو کننده و دشمن کینه توز
به تعبیری اولی پیامبر و ائمه را نعوذ بالله در حد خدایی بالا می برد “مثل علی اللهی ها ” و دومین گروه اشخاصی اند که کینه توز بوده و از ذکر فضائل و مناقب معصومین خودداری می کنند که هر دو به تشیع و اسلام ناب ضربه می زنند .
? ? ? ? ? ? ? ?

روضه و سخنرانی باید شفاف و زلال باشد و ایجاد شبهه نکند . یعنی بر اساس خرافه و سحر و جادو و خواب دیدن ( رؤیای صادقه وارد این بحث نیست ) نباشد چرا که دین و مذهب والای شیعه بر پایه آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام و نیز بر اساس منطق و استدلال است
? ? ? ? ? ? ? ?
. 
روضه و مداحی و سخنرانی باید مقدمه ای جذاب و آموزنده و نافع داشته باشد و کم کم مستمع را به سمت و سوی متن اصلی بحث ، سوق دهد .
? ? ? ? ? ? ? ?

یکی از اصول مهم در روضه خوانی و سخنوری ، تقوای عملی فرد است لذا رعایت وقت نماز که افضل اذکار است ، بسیار ضروری است و این خود بالاترین تبلیغ و تذکر است .
? ? ? ? ? ? ? ?

مسئله مهمی که امروزه در مجالس روضه و تبلیغ باید مورد توجه قرار گیرد تبیین سیره عملی اهل بیت و ائمه علیهم السلام و مرتبط دانستن آن با زندگی فردی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی امروز جامعه است به عبارتی تبلیغ و مدح و روضه باید سراسر معنوی و اخلاقی و مهمتر از همه سیاسی باشد . به فرموده مقام معظم رهبری باید رشد سیاسی مردم بالا برود چرا که حیات طیبه پیشوایان ما ، مملو از حماسه و اقتدار و مبارزه با ظلم و طاغوت است . متأسفانه گاهی دیده می شود بعضی واعظین ، مسائل انقلاب اسلامی را جدای از منش و روش ائمه می دانند و این به معنای اسلام سکولار یعنی همان جدایی دین از سیاست است .
? ? ? ? ? ? ? ?

وعظ و روضه نیاز به مطالعه وافر و دقت کافی دارد بقول شهید بهشتی رحمت الله علیه باید پانصد کلمه یاد گرفت تا بتوان مثلا پنج کلمه بیان کرد . به عبارتی باید چندین برابر بدانی تا بتوانی یک سخنرانی مفید و جذاب ارائه دهی !
? ? ? ? ? ? ? ?

مطالب روضه و عزاداری و مداحی باید متناسب با نیاز مخاطبان باشد و گرهی از کارشان بگشاید و راهنمای آنان ، خصوصا در باره رعایت تقوا و نماز و اخلاق اسلامی و نظایر آن باشد .
? ? ? ? ? ? ? ?

از جمله موارد تأثیر گذار در چنین مجالسی ، پرهیز از تجملات و تشریفات است که نه تنها مورد رضایت اهل بیت نیست بلکه به نوعی در تضاد با سبک زندگی اسلامی است . واعظین باید به بانیان چنین مجالسی که سمبل اشرافی گری و یا نتیجه چشم و هم چشمی های خرافاتی است ، بطور جدی و در عین حال مؤدبانه تذکر دهند .مجلس عزای امام حسین علیه السلام و یا حضرت زهرا سلام الله علیها و سایر ائمه و معصومین ، باید مملو از صفا و صداقت و یکرنگی بوده و محلی أمن و دلنشین برای مخاطبان و مستمعان باشد که صد البته بیان این نکته هیچ منافاتی با نذورات و پذیرایی هیئت ها و مجالس مذهبی ندارد.
? ? ? ? ? ? ? ?
?
از مسائل مهم و سرنوشت ساز در جامعه امروزی که به شدت مورد هجمه شبهه ها و مفاسد و ابتذال در فضای مجازی که به فرموده علما و بزرگان دین ، عین فضای حقیقی است ، توجه بسیار زیاد به نسل جوان هم از جهت اخلاقی و تربیتی و عقیدتی و هم از لحاظ سبک زندگی است .
امروزه متأسفانه تحت القائات فرهنگ پوچ و کثیف غرب ، دختر و پسر جامعه اسلامی ما را به دوری از ازدواج و فرزند آوری ترغیب نموده و با انواع سرگرمی ها و لهو و لعب ها ، سعی در نابودی نسل شیعه و به تباهی کشاندن این قشر تأثیر گذار جامعه دارند که بایستی در جلسات تبلیغی به شدت با آن مقابله شده و منفعت های زندگی اسلامی در سایه تفسیر قرآن کریم و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه برای آنان بازگو شود ، زیرا دل جوان ، نورانی و پاک است و به فرموده حاج آقا قرائتی دامت توفیقاته ، دشمن چون می داند عده ای به سراغ قرآن و نهج البلاغه نمی روند از جهل آنان سوء استفاده میکند و الا دین اسلام دین کاملی است که برای تمام نیازهای ذاتی و فطری و اجتماعی و فکری بشر ، برنامه دارد و هیچ نیازی به عرفان های کاذب و ریاضت های دروغین و مدل منحط شرق و غرب نیست .
? ? ? ? ? ? ? ?
و در پایان به عنوان خوشه ای از باغ معرفت ، چنین واعظ و روضه خوانی است که نبی مکرم اسلام به حضرت علی علیه السلام فرمودند :
یا علی ! اگر یک نفر به دست تو هدایت یابد برای تو بهتر است از آن چه آفتاب بر آن بتابد .

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-05-27] [ 09:59:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  جواب یک سوال ...

? ◼ ✨ ◼ ✨ ◼ ✨ ◼ ✨ ◼ ✨ ◼ ✨ ◼ ?

⚫ چرا اسبها که حیوانات فهمیده و نجیبی هستند، روز عاشورا بر پیکر مطهر امام حسین علیه السلام تاختن؟!

? حدود هشتاد سال پیش
یکی از علمای اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند…

✔ آن زمان ایشان جوان بوده و روضه خوان
دهه اول محرم بوده، به یکى از روستاهای اطراف منبر می رود. آن روز برف سنگینى مى ‏آمده است.

? وقتى روضه اش تمام مى ‏شود باید به یک روستای دیگر با فاصله مثلاً یک فرسخ برود.

? نقل می کند:
عباى زمستانیم را به سر کشیدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف سنگینى مى‏ آمد. مقدارى که آمدم احساس کردم، گویا یک سوارِ دیگر از پشت سر من، دارد مى‏ آید.

☘ حدس زدم یه نفر از روستا آخرش آمده مراقب من باشد.

? بعد آن آقا که پشت سر من مى ‏آمد گفت:« آ سید مصطفى سلامٌ علیکم».
? گفتم:« سلام علیکم» .
? گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟)
? گفتم:« بفرمایید».
? گفت:« آیا در روز عاشورا دشمن بر جسد حضرت سیدالشهداء اسب تاخت؟

? گفتم:« بله من در تاریخ خوانده‏ ام که چنین کاری کرده اند.

? آن آقا گفتند:« و اسب ها هم بر بدن رفتند؟»
? گفتم: «بله در تاریخ هست که اسب ها هم بر بدن رفتند.»

? مدتى گذشت و یک خورده جلوتر آمدیم. باز آن آقا گفتند:« آسید مصطفى! آیا متوکل عباسی خواست قبر حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) را، منهدم کند؟»
? گفتم: بله سعى کرد که از بین ببرد».

? گفت:« گاوها را فرستاد که قبر را شخم بزنند و مساوى کنند؟»
? گفتم:من در تاریخ خوانده‏ ام که فرستادند اما گاوها نرفتند.

? گفت« چطور؟ اسب که حیوان نجیب و خوش فهمى است و در عالم خودش بیش از گاو متوجه می شود، اما بر جسد و بدن مبارک حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) رفت ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند و قبر را از بین نبرند؟!»

✔ آقا سید می گوید:
من به فکر رفتم که عجب سوالى شد! این از محدوده توانائى فکری این آبادى و این منطقه بیرون است! داشتم به جوابش هم فکر مى‏ کردم.

? گویا حس کردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد.

? گفتم:« البته این قضیه یک جوابى دارد».
? گفتند:« چى هست؟»

? گفتم:« روز عاشورا حضرت سید الشهداء (علیه ‏السلام) خواسته بودند که هر چه دارند را براى خدا بدهند حتى این یک مشت استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه دادند و خودشان خواسته بودند که اسب بر بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند.

?اما در جریان متوکل، اینها مى‏ خواستند آثار حضرت را از بین ببرند.

? نظر امام حسین (علیه السلام) بر از بین رفتن آثارشان نبود، از اول خود حضرت مى‏ خواستند، آثارشان محفوظ بماند تا مردم به این وسیله بهره ببرند و مقرّب به خدا شوند».

⚘آن آقا که پشت سر بود، فرمود:« درست است.»

? آقا سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم را نگاه کردم دیدم هیچ کسى نیست حتى جاى پائى غیر از همین مسیرى که من آمده‏ ام، نیست…(فهمیدم آقا امام زمان عج بوده اند)
‌ ‌

? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?

? دفتر نشر بیانات حجت الاسلام شیخ جعفر ناصری

•┈••✾◆ ? ? ? ◼ ◼ ◼ ◼ ? ? ? ◆✾••┈•

    ?      سمت خدا   ☀     09124282972       ?

موضوعات: بدون موضوع
 [ 09:57:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  وفاداری تا چه حد؟ ...

#تولیدی

#به_قلم_خودم

#مقتل_خوانی

#شخصیت_نگاری

#نماز_ظهر_عاشورا

قال: و حضرت صلاة الظهر، فأمر الحسین (علیه السلام) زهیر بن القین و سعید بن عبدالله الحنفی أن یتقدما أمامه بنصف من تخلف معه، ثم صلی صلاة الخوف
راوی گوید:
هنگام نماز ظهر شد، امام به زهیر بن قین و سعید بن عبدالله حنفی دستور داد که با نیمی از کسانی که مانده اند جلوی حضرت بایستد سپس خود با نیمی دیگر نماز خوف خواند.
فوصل إلی الحسین (علیه السلام) سهم، فتقدم سعید بن عبدالله الحنفی، و وقف یقیه بنفسه ما زال، ولا تخطی حتی سقط إلی الأرض و هو یقول:

اللهم العنهم لعن عاد و ثمود، اللهم أبلغ نبیک عنی السلام، و أبلغه ما لقیت من ألم الجراح…ثم قضی نحبه رضوان الله علیه، فوجد به ثلاثة عشر سهما سوی ما به من ضرب السیوف و طعن الرماح
.
تیری به سوی حسین (علیه السلام) آمد، پس سعید بن عبدالله حنفی پیش دوید و برای پاسداری از جان حضرت آن قدر ایستاد و سستی نکرد تا آنکه بر زمین افتاد و می گفت:
پروردگارا آنان را همانند عاد و ثمود لعنت کن، پروردگارا سلام مرا به پیامبرت برسان و او را از درد زخمهایم آگاه کن،…سپس جان به جان آفرین تسلیم کرد. خداوند از او خشنود باد.
در حالی که به جز ضربه های شمشیر و نیزه هایی که به او خورده بود سیزده تیر بر تنش نشسته بود.

پ.ن.ابن طاووس:لهوف/131

موضوعات: بدون موضوع
 [ 09:54:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عشق خریدنی نیست! ...

عشق و عاشقی

#تولیدی   #به_قلم_خودم

یا اهل العالم! عشق را گدایی نمی کنند، اصلا عشق خریدنی نیست، می دانی چه می گویم؟ این عاشق نیست که به دنبال عشق می دود بلکه، خود عشق باید تو را دریابد! چرا؟

عشق گدایی، به درد سطحی نگران و بی مایه ها می خورد، آنهایی که قدر و منزلتی برای خودشان قائل نیستند و کمال وجودی خویش را در سراب زیبایی دیگران می جویند، همان هایی که شاید از خودشان هم ضعیف تر باشند! چه می گویم؟

تکرار می کنم عشق خریدنی نیست! مثل حسین (علیه السلام) که نه تنها عشق را تمنا نکرد بلکه خودش عشق آفرین شد یعنی، حسین محبت و شور و حرارت قلوب را خلق کرد، هم او که خلیفة الله و ثارالله بود و خداوند خلقت یکی از عجیب ترین شاهکارها را به قدرت یداللهی او سپرد. چگونه؟

وقتی یک نفر، تبدیل به یک جهان ایثار می شود و مسیر منحرف تاریخ را تغییر می دهد، پاداش او در منظر الهی جذب چند دل و اشک و لبخند نیست! جایزه او را خود خدا باید تعیین کند، لذا به مقام:

فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی

می رسد، چگونه؟ یعنی حسین، خودش ذوب در جنت رضای حق می شود و آنوقت است که: جنات عدن…برای قد و قامت معرفت او، کم است و او باید جنات عدن عاشقانش شود!؟

چه می گویم؟ یعنی همه محتاج عشق حسین می شوند و برای نجات دنیا و آخرت خود، چاره ای جز تمسک به سفینة النجاة ندارند!

حالا معنای قدر و قیمت واقعی ات را فهمیدی؟ گرچه مثل حسین نخواهی شد ولی اگر در راهش که همان صراط مستقیم و رحمة للعالمین است، قدم ننهی به بیراهه رفته و عمر و هستی ات را تباه کرده ای!

اما اگر دست انابه و توسل بر این سراج منیر زدی، تو هم بجای گدایی عشق! خالق خوبی ها می شوی و خوبان عالم عاشق مرام و مذهبت!

http://nakhlestan.kowsarblog.ir

موضوعات: بدون موضوع
 [ 09:52:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عشق عاقلانه! ...

#تولیدی

#به_قلم_خودم

سرزمین وحی را ترک کرد و عازم نینوا شد چرا؟
برای اینکه به خلاف زعم آنان که کار حسین را فقط عاشقانه می پندارند، موجی از سوال در اذهان مردم ایجاد کند که، فرزند رسول خدا که از همه به احکام دین داناتر است به چه دلیل عبادت خود را ناتمام گذاشت؟!

مثل امروز که بعضی ها رشته افکار خود را به دست شیطان داده اند و می گویند: به جای هزینه کردن برای محرم و عاشورا، فقرا و درماندگان را دریابیم، آن روز هم عده ای به خیال خود اصلاح طلب! ابا عبدالله را دوره کردند که: ای فرزند پیامبر! بیا و بگذر. چرا همین جا با دشمنان نمی جنگی؟ چرا سرزمین خشک و دور افتاده عراق؟

اما امام مبنای کارش عشقی است به بلندای تاریخ که زیر بنای هر کارش را، نیت و هدف و فلسفه ای خداپسندانه در برگرفته است، او می دانست چه در حرم امن الهی باشد چه نباشد خونش را به ناحق می ریزند اما، راضی نشد که کعبه این حریم با حرمت، شاهد جنگ و جدال نامردمان باشد.

بار سفر بست و عازم کربلا شد، جن و ملک برای یاریش به پابوسی آمدند اما نپذیرفت.

فرمود: برای زنده کردن دین جدم دفاع می کنم مگر دین مرده هم داریم؟ بلی! در مکتب عاشورا اسلام فاقد سیاست و منهای امر به معروف و نهی از منکر یعنی یک جماعت عظیم به ظاهر خداپرست ولی بی خاصیت و منفعل!؟

وارد نینوا می شود اول حق الناس را ادا می کند، راضی نمی شود حتی خون مطهرش بر خاکهای غصبی بریزد یعنی: یا اهل الاسلام! حلال و حرام خدا را دریابید و شکمتان را از حرام پر نکنید که وقتی ذریه رسول الله شما را فرا می خواند، شانه از بار مسئولیت و دفاع از حق خالی کنید.

خانواده را با خود می برد چرا؟
دفاع بدون تبلیغ، نیمه کاره است و باید عده ای باشند تا فریاد عدالت و امنیت را بعد از شهادت پیشتازان کاروان، به گوش جهانیان برساند.

همه را به میدان می آورد، کوچک و بزرگ، مرد و زن، پیر و جوان چرا؟
چون دفاع از دین محدود به طیف خاصی نیست همه موظفند از دین خدا حمایت و پاسداری کنند حتی اگر شیرخواره ای باشد که خون گلویش گواه بی گناهی و مظلومیت پدر باشد.

موضوعات: بدون موضوع
 [ 09:51:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  برجام کربلا! ...

#تولیدی

#به_قلم_خودم

#کوبنده_ترین_نه_به

#ننگین_ترین_معامله_تاریخ

#تاسوعا

#غیور_کربلا

کویر تشنه و سوزان کربلا انتظاری سرخ را در دل می پروراند. آرزویی که زمان چندانی، برای تحقق یافتنش باقی نمانده بود.

دشمن غدار که حب ریاست و شهوت، پرده غفلتی به بلندای تاریخ در مقابل دیدگانش افکنده، به گمان کور و عقیم خویش، امان نامه را از طرف شیطان برای نورچشم علی ابن ابیطالب (علیه السلام) آورده است.
غیرت هاشمی عباس ابن علی کجا و رذالت و پستی پسر مرجانه حرامخوار و…کجا؟!

علمدار حسین (علیه السلام) از این گستاخی اسیر به ظاهر امیر لشکر زراندوز و خونخوار ابن زیاد، چنان خونش به جوش آمد که اگر فرمان و امر مولایش نبود، همان لحظه با شمشیر حیدریش قامتشان را دو نیم می کرد.

اما آقا ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) امر فرمود:
امشبی را بگو دست از جنگ بردارند که تو می دانی من نماز و تلاوت قرآن را دوست می دارم.
براستی آیا امام و اجازه از دشمن برای تاخیر در شروع جنگ؟ چرا؟

امام که وجه الله است و همه افعال و امورش قربة إلى الله است، فرصتی دیگر به دوست و دشمن می دهد تا اگر ذره ای نور ایمان و حب رسول الله در دل آحادی از لشکریان یزید باقی مانده، خود را از عذاب الیم برهاند و به صف منادیان حق بپیوندد و ….
که روایت شده همان شب، سی و دو نفر از عمر سعد جدا شده و به صف یاران امام پیوستند.

تا نه به امان نامه دشمن نگویی! سردار کاروان عشق، رایت علمداری را به دستت نمی سپارد! اول باید با پای عمل به میدان بیایی تا مولایت به تو اعتماد کند، باید مرز خود را با چهره تزویر و نفاق روشن سازی تا اذن شهادت را بگیری و باید خط قرمز بر معاهده ها و معامله های شرک آمیز دنیایی بزنی تا مولایت، برگ سبز شهادتت را امضا کند.
و این مخصوص کربلا نیست که:
کل یوم عاشورا و کل أرض کربلا

موضوعات: بدون موضوع
 [ 09:47:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  تاثیر قیام کربلا در شرایط بحران! ...

#تولیدی

#به_قلم_خودم

شاید در شرایط عادی براحتی نتوان اهمیت و قدرت حرکت انقلابی امام حسین (علیه‌السلام) را درک کرد زیرا، در اوضاع مساعد و مناسب همه امور بر وفق مراد است و عزاداری‌ها و سوگواری‌ها به خیر و خوبی برگزار می‌شود. و شاید در آن اوضاع و احوال طبیعی، چندان متوجه اثرگذاری عمیق و درونی برپایی و بزرگداشت اینگونه مراسم نشویم.
اما در شرایط بحرانی که گاه مرز ارتباطی بین انسان با ایمان و عقیده، مانند پل صراطی باریک و بُرنده می‌شود و آدمی در هوای مه‌آلود حوادث نو و شبهه‌ناک قرار می‌گیرد و به تعبیری، خودِ واقعی‌اش را گم می‌کند و در به در به دنبال روزنه‌ای از هدایت و روشنایی‌ می‌گردد، این بزرگداشت و تجدید عهد با قیام عاشورا و تحول حسینی است که همچون کِشتی نجاتی، دست غریقان و گم‌‌گشتگان را می‌گیرد و با خود به ساحل نجات می‌بَرد.

بدانیم! تنها راه نجات، حاجت بردن به درگاه سیدالشهداست و چاره‌ای برای رهایی از غم‌ها و مشکلات، جز معتکف شدن در بارگاه آقا ابا عبدالله (علیه‌السلام) نیست.

همه، شرایط فعلی را قبول و وضعیت موجود را تایید می‌کنیم اما هرگز نباید از این راز نهان پروردگار عالمیان غافل شویم که آسان‌ترین راه نجات را، حب الحسین و خدمت به عزاداران آن حضرت می‌داند.

پس از این فرصت بی‌نظیر نهایت بهره را برده و همچون قطره‌ای با ملحق شدن به سیل خروشان رهپویان عاشورایی، قلم عفو بر لغزش‌هایمان را از صاحبِ این عزا بگیریم و احسن الحال امسال و هر سالمان را‌ طلب کنیم.
آری محرّم و عاشورا و گریه و روضه و … همه و همه باب‌الشفا و حلقة‌النجاة از همه گرفتاری‌ها و بیماری و دردها و رنجهای لاعلاجی است که بر روح و جان و جسم‌مان سایه افکنده!
و اینها نه تنها منافاتی با رعایت اصول بهداشتی و مراقبت‌های جسمانی و درمانی ندارد بلکه خودِ مراسم روضه و احیا و قیام به آن، چنان روحیه‌ای از انسان می‌سازد که جنبه پذیرش واقعیت و عمل به دستورات دینی و به تَبَع آن سلامت جسم و روح را در اولویت می‌شمارد و راحت‌تر تن به اجرای وظایف لازمه می‌سپارد.
پس قدر بدانیم این لیلة‌القدرهایی که سریع می‌گذرند و اما اثری به پهنای تاریخ زندگی و سازندگی همه انسانها در همه امور دارند اگر خودمان بخواهیم.

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-05-26] [ 08:33:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  علت دیر آمدن شیخ  ...

مدتی بود که شیخ دیرتر از همیشه برای تدریس حاضر می‌شد. برای همه عجیب بود، سابقه نداشته که شیخ الفقهاء و المجتهدین در کارش بی‌نظمی باشد او برای لحظه لحظه وقت خود و شاگردانش ارزش قائل بود و همیشه با دقت نظر و نظم خاصی کار تدریس را انجام می‌داد.

تا اینکه:
عده‌ای از طلاب تصمیم گرفتند علت ماجرای دیر آمدن استاد را بدانند. چند نفری برنامه‌های استاد خود را دنبال کردند بلکه به نتیجه برسند.
با تعجب مشاهده کردند که ایشان قبل از ورود به جلسه درس به یک طلبه جوان تازه وارد درس مقدماتی می‌دهد! نزد استاد رفته و علت را جویا شده و شیخ در جواب فرمودند:

این جوان طلبه نزد من آمده و گفته: به هر کس مراجعه می‌کنم و می‌گویم من دوست دارم طلبه شوم و نیاز به آموزش مقدمات دارم هیچکس راضی نمی‌شود به من درس بدهد و من (شیخ انصاری) به او گفتم:
خودم هر روز قبل از جلسه تدریس به شما آموزش می‌دهم.
و این بود راز دیر آمدن شیخ اعظم (رحمت‌الله‌علیه) به کلاس درس و نشانی از بزرگواری و تواضع و اخلاص آن عالِم بی‌بدیل که همه کارها و امور زندگیش فقط برای رضای خدا بود و بس.

موضوعات: بدون موضوع
 [ 05:09:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  کدامیک خطرناکترند؟ ...

#تولیدی

#به_قلم_خودم

زن با کمال خونسردی و در حالی که یک سگ به اندازه قد و بالای خودش را در بغل گرفته بود از ماشین پیاده شد و به دنبال او همسرش.
آمده بودند کلینیک درمانی مخصوص سگها!؟ خیلی راحت و بدون هیچ عکس العملی از ناحیه اطرافیان و بدون اینکه حتی یک نفر از او عکس یا کلیپی، به منظور انتشار در فضای مجازی یا ارسال به آن طرف مرز از او و رفتار غیر منطقی‌اش بگیرد، وارد کلینیک شد.
و درست در همان لحظه کلیپ‌هایی از قربانیان کرونا در شهرهای مذهبی و اماکن مقدس با سیاه نمایی هر چه تمام‌تر در حال دست به دست شدن بود و ……
بله
کرونا هست قبول! امروزه شدت یافته باز هم قبول! اما چرا این همه تناقض؟؟؟
اگر
درد و مرض واگیر است از کجا معلوم که افزایش ناگهانی و شاید تدریجی این همه سگهای ولگرد و نجس در کوچه و خیابان و در خانه و هر مکان، خودش عامل شیوع این بیماری نباشد؟ اگر هم کرونا را رواج ندهد حتما دلیل خاصی داشته که اسلام هزار و چهارصد سال پیش فرموده سگ نجس العین است و ظرفی که دهان سگ به آن رسیده میکروبش با هفت بار خاک مالی و … پاک و طاهر می‌شود.
اما چرا عده‌ای سعی دارند چنین وانمود کنند که شیوع این ویروس منحوس که به تعبیر رهبر معظم انقلاب غربیها متهم به ایجاد آن هستند، فقط و فقط از ناحیه اماکن مذهبی و قشر انقلابی است؟
به هوش باشیم که هر چقدر هم که این ویروس واقعیت داشته و جان انسان‌های بی‌گناه را در سراسر دنیا بگیرد اما، دستهایی در کار است تا با تمام امکانات خود، یک جنگ تمام عیار بیو‌لوژیکی به راه انداخته و در این مسیر هم، فقط و فقط اسلام و قشر مذهبی را مقصر و عامل شیوع معرفی نموده بلکه با این شیوه بتوانند از انجام مناسک دینی و مراسم مذهبی مثل پیاده‌روی اربعین و امثال آن، ممانعت به عمل آورده و جلو پیشرفت حقایق دینی و عاشورایی را بگیرند.
دوستان
این پست به منزله انکار وجود ویروس کرونا و یا تشویق به نزدن واکسن و یا خدای ناخواسته، فرمایشات رهبر انقلاب را نادیده گرفتن، نیست بلکه:
حواسمان باشد که ما در میدان یک جنگ تمام عیار بیولوژیکی و رسانه‌ای قرار داریم که دشمن براحتی می‌تواند آن را در شرایط خاص دست‌کاری کند و ملتها را گرفتار سازد! و درصدد است از آب گل آلود ماهی بگیرد و شرایط را به نفع خود تغییر دهد پس، با بصیرت هر چه تمام‌تر و بیش از قبل و با رعایت کامل پروتکل‌های بهداشتی، مواظب توطئه‌های دشمنان در جهت مبارزه با عقاید اسلامی باشیم که دشمن، این تهدید را راه مناسبی برای رسیدن به مقاصد شوم خود هدف قرار داده است.
به امید سلامتی و شفای کامل همه بیماران کرونایی در سایه توجهات سالار شهیدان و ساقی تشنه لب کربلا انشاءالله.

موضوعات: بدون موضوع
 [ 05:08:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  کار اصلی امام حسین علیه السلام از ابتدای حرکت تا روز عاشورا ...

#تولیدی

#به_قلم_خودم

کار اصلی امام حسین (علیه‌السلام) از ابتدای مسیر تا روز عاشورا چه بود؟

امام با آنکه از عدم همراهی کوفیان و افراد سست ایمان مطلع بودند اما، همواره در طول سفرشان به کربلا، سعی در تربیت و جذب نیروهای مستعد داشتند یعنی چه؟

یعنی اگر افرادی که سر راه ایشان قرار می‌گرفتند لیاقت و ظرفیت پذیرش حق و دفاع از آن را داشتند حضرت، شروع به راهنمایی و هدایت آنان می‌نمود و کاری می‌کرد که صراط مستقیم را دریابند و تکلیف خود را با دنیا و دین و آخرت روشن سازند.

مثل حر یا زبیر که امام وی را صدا زد و وجدان خفته او را بیدار کرد و از شهیدان کربلا شد و یا در حر ابن یزید ریاحی، نشانی از سعادت و بزرگ منشی یافت و او را پذیرفت.

این تربیت، یک هدایت دو طرفه بود که از یک طرف بایستی امام، آنها را دعوت کند یا بپذیرد و از طرف دیگر در خود اشخاص، ظرفیتی بود که شایستگی پیوستن به یاران امام را داشتند.
و این کار حتی تا شب عاشورا و روز دهم ادامه داشت چرا که حضرت، بارها تا ظهر عاشورا خطبه خواندند و دعوت به اسلام کرده اند. و یا شب عاشورا فضای خیمه را تاریک کردند تا هر که دلش با امام نیست، از گروه یاران مخلص جدا شود.
زیرا جنگ ایمان و عقیده و نوبت میدان عمل است نه شعار و جنجال که، چنین اشخاصی را نه تاب اطاعت از ولی امر است و نه توان ماندن در میدان دفاع.
اگر
ما هم می‌خواهیم حسینی باشیم و کربلایی بمانیم باید سفری به اعماق روح و دل خویش داشته باشیم که آیا عیب و ایرادی که مانع استجابت دعوت امام باشد در ما وجود دارد یا نه؟ آیا گرفتار حسد و بخل و لجاجت و بی‌صبری و نداشتن روحیه ایثار و گذشت هستیم یا روح و جانمان را با نور صفا و معنویت صیقل داده و منتظر دعوت امامیم؟
باید تکلیف‌مان را روشن کنیم هم با خودمان و هم با امام‌مان!
وگرنه خدای ناخواسته یا باید جزء توابین بشویم یا محرومین از همراهی شهدا و امام شهدا.
چه خوب است که عاشورای امسال، ما هم حقیقتا به کاروان کربلا بپیوندیم و بجای صرفا ادعا و حرف زدن، در عمل و با توجه به وظایف امروز خود، سرنوشت مان را آنگونه رقم بزنیم که زینبی پسند باشد همان طور مقاوم، صبور، شجاع، سازش ناپذیر و در عین حال رئوف و دلسوز و وظیفه‌شناس به احوال یاران دین!
اللهم اهدنا من عندک

شما برای عاشورایی شدن و زینبی ماندن چه کرده‌اید؟!

موضوعات: بدون موضوع
 [ 05:07:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت