#تولیدی

#به_قلم_خودم

#طنزانه

طبق معمول و سر ساعت معین، گروه چهار نفری ما آماده رفتن به پارک محله و انجام پیاده‌روی روزانه شد.
حال و هوای پارک و صدای جیک‌‌‌‌‌‌‌‌جیک گنجشک‌ها خبر از آمدن بهار می‌داد.
☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘ ☘

با زمزمه #دعای #فرج و صلوات، ورزش روزانه را آغاز نمودیم.

فضای پارک مثل ریزگردها، مملو از عکس‌ها و #تبلیغات #انتخاباتی بود اما دریغ از یک جمله مفید و به درد بخور! ولی خدایی جنس کاغذها و بروشورها، حرف نداشت حتی بعضی‌هایش چینی‌الاصل بود ولی ما از ترس ویروس! دست بهشون نزدیم.
😷 😷 😷 😷 😷 😷 😷 😷

چند قدم جلوتر، دو نوجوان اتو‌کشیده و کراوات زده! تصاویری از یک #کاندیدا را پخش می‌کردند که پنج‌بار یک‌ضرب رد شده بود و بعد از طرد‌صلاحیت و دوندگی‌های بسیار، با نمره نُه‌و‌نیم به علاوه نیم! قبول شده بود.
🕙 🕙 🕙 🕙 🕙 🕙 🕙 🕙

به اتفاق آراء دوستان، تصمیم گرفتیم خُلق خودمان را دَم عصری، تنگ نکنیم و به راه خودمان ادامه دهیم اما مگر می‌گذاشتند….

چند نوجوان در حالی که بسته‌های کیک و نوشابه، آنهم از نوع خارجکی‌اش در دست داشتند با لبخندی پر از التماس رأی، تعارفمان کردند و ما هم موقرانه و مودبانه پرسیدیم که:

اینها از آنِ کیست و برای چیست؟
و آنها هم خیلی محترمانه پاسخ دادند که:
اینها شیرینی قبولی کاندیدای ما در دوره بعد از #امضای #برجام! است.
ما‌‌… :oops: :oops: :oops: … برجام… 😭 😭 😭 …قبولی… ⁉ ⁉ ⁉ ….
از خیر نوشابه و سردی! و خارجی‌بودنش! گذشتیم و….

پس از یک ساعت پیاده‌روی با مشورت دوستان، روی نیمکتی نشستیم تا نَفَسی تازه کنیم اما، ای دل غافل که بطری آب را جا گذاشته بودیم.
یکی از رفقا اشاره به آبسرد‌کن روبرو نمود اما، چشمتان روز بد نبیند! فقط در یک طرف آن، پوستر بیش از بیست نماینده خوش‌ذوق! به چشم می‌خورد.
لیوان را از کیفمان بیرون آوردیم ولی هر چه بیشتر گشتیم، کمتر یافتیم!
🚱 🚱 🚱 🚱 🚱 🚱 🚱 🚱

خدای من! چقدر بعضی‌ها، تبلیغ‌لازمند! آخر برادر من! خواهر کرسی‌نشین! کجا دیدید روی روبان عکس بزنند و بپیچند دور شیر آب و اجازه ندهند یک جرعه آب خوش از گلوی خلق‌الله پایین برود.

بابا! هر چیز حساب و کتاب و حد و مرزی دارد، آخه برای تصاحب یک صندلی سبز! که در برخی نقاط، احتمال تصرفش، یک چهل و پنج هزارم است که مردم را، تحریم نمی‌کنند.
🔒 🔒 🔒 🔒 🔒 🔒 🔒

آخه مطرود جان مردود! یه نگاه به آنهایی که یک ضرب قبول شدند و نخبه این دورانند بیاندازید! کِی؟ و کجا؟ بندِ این آرم‌ها و مارک‌های بیگانه و عجیب‌غریب بودند؟ والا به جان شما نباشد به مرگ اربابتان قسم! خیلی‌ها به این مملکت خدمت کردند و ما حالا دربدر دنبال یک عکس و نام و نشان‌شان هستیم!

همین #حاج #قاسم! هنوز کفنش خشک نشده مثل کفتار افتادید به جان این کرسی‌ها و صندوق‌ها که چی؟

خب! زور که نیست جانم، مردم خودشان خسته شدند از دروغ و مکر و حیله‌هایتان، حالا چه به صندلی سبز برسید یا نه! باز هم شما پرونده‌تان خط‌قرمز خورده! ❌ ❌ ❌ ❌ ❌

از ما گفتن بود، فردا روز که باقی برگه‌های پرونده‌تان رو شد و ممنوع‌التصویر و مردود‌الملاقات! شدید، یک وقت به این مردم مظلوم و #انقلابی و #سلیمانی پسند، ایراد نگیرید که درافتادن با این #مکتب #سلیمانی رفته‌ها شوخی بردار نیست چون #سردار فقط، یکی از #سربازان #ولایت بود. خود دانید     

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1398-11-30] [ 11:39:00 ب.ظ ]