*سرباز ولایت* | ... | |
#تولیدی #به_قلم_خودم مگر چنین امری ممکن است؟ بلی! اما چگونه؟ با خود میگویم شاید سردار همه حرفهایش را طی چهل سال مجاهدت خالصانه و بیوقفه زده است. مگر نه اینکه: به عمل کار برآید به سخندانی نیست! خوشا به سعادتت ای مالک اشتر زمانه که چه زیبا در میان رقص آتش و خون، با دستانی سرشار از عمل صالح و قلبی مملو از نیت خالص به جمع یاران شهیدت پیوستی و الحق که: و تو! ایمان به وعدههای الهی در قرآن را با پرهیز از قدرت مداری و دنیاطلبی و ثروتاندوزی، تفسیر و تعبیر کردی و بهشت و شهادت را به زیباترین شکل ممکن به تصویر کشیدی و زنگ خطر پایان سلطه را به صدا درآوردی! امروز دوست و دشمن عزادار توأند؟! مگر نه اینکه تو ذوالفقار حیدر بودی و مگر نه این که ذوالفقار شمشیر دوطرفه است که شاید یک تعبیرش این باشد که همانقدر که هجرتت، دوستان را در غم فقدانت اندوهناک نمود، دشمنانت را نیز در دریایی از بُهت و اضطراب و وحشت از انتقام سخت فرو برده و نمی دانند با این آتشی که افروختهاند به کدامین مجازات و چگونه قصاصی، هلاک خواهند شد. آسوده و آرام باش ای آرامش دلهای کودکان یتیم و ای پناه مظلومان جهان که عَلَمَت را حتی برای یک لحظه بر زمین ننهادند و راهی که تو با همّت و جوانمردی و اخلاص طی کردی تا ظهور دولت یار ادامه خواهند داد. برای ما هم دعا کن ای آبرومندِ در پیشگاه خدا و ائمهاطهار (سلام الله علیهم) که به جبران آن همه ایثار و گمنامی و مجاهدت، از کنار شط فرات و علقمه و به یاد دستان جدا از پیکرت، یکی یکی برای تشکر و خیر مقدم! حضورت را طلب میکنند و خدا میداند چه سرّی بود که شهادت علمدار گونهات، در کربلا رقم بخورد و به دست اشقی الاشقیا به شهادت برسی و همه دلهایی را که با آرمانهای ناب انقلاب ایران اسلامی، آشنا کردی به طوافت آیند و گِردِ وجود*عند ربّهم یرزقون* ات جمع شوند و تا بهشت تو را با چشمانی اشکبار و قلبی محزون و دستهایی محتاج به گره گشاییات! بدرقه نمایند.
[دوشنبه 1398-10-16] [ 01:19:00 ق.ظ ]
لینک ثابت سلام بزرگوار 1398/10/17 @ 19:28 سلام بزرگوار 1398/10/16 @ 08:55
|