*کربلای چهار* |
#تولیدی
#به_قلم_خودم
گرچه این روزها تناسبی با سالروز پذیرش قطعنامه توسط امام خمینی در روزهای پایانی جنگ تحمیلی ندارد اما، همیشه مضمون سخنان قاطع و بدون تردید آن امام عزیز، در اعماق ذهن و قلبم تداعی میشود که میفرمودند:
ما حتی برای یک لحظه هم از این دفاع مقدس هشت ساله، نادم و پشیمان نیستیم!
آیا منظور ایشان همه دورانهای این دفاع بینظیر بود؟
مگر ممکن است رهبری عادل که ولیّ فقیه است و مقتدای جامعه،سخنی از سر لاف و گزاف بر زبان براند؟ هیهات که چنین باشد وگرنه، اصل مقام ولایت بر امّت اسلامی دچار ابهام میگردد پس، وقتی امام اینگونه میفرمایند یعنی قطعا و بلاشک همه روزها و حتی ثانیههای این دفاع عاشورایی، برای ما نشانه اقتدار و عزت و عظمت است.
براستی آیا ممکن است غصب شهرهای مرزی مثل شلمچه و خرمشهر و…برای ما موجب افتخار باشد؟ آیا آن لحظه که منافقانی چون بنیصدر خائن در پست ریاست جمهوری، مانع از رسیدن ادوات جنگی به رزمندگان اسلام میشدند افتخار آمیز است؟ آیا اسیر شدن و یا شهادت و جانبازی جوانان سپاهی و ارتشی و بسیجی که از دل مردم انقلابی به دفاع از ارزشهای دینی و اعتقادی خود پرداخته بودند، برای ملت ما سرافرازی و عزت بود؟
باید متهورانه پاسخ داد: بلی! اما ارزش و اعتبار این بلی گفتن برای چه گروهی بودن! مهم است.
یعنی اگر ما پشیمان از جنگ در تصرف خرمشهرها نیستیم، برای بها دادن به خباثت دشمن نیست بلکه، به دلیل دفاع عزتمندانه و بینظیر دلاورانی همچون جهان آرا و امثال اوست که حاضر نشدند لحظهای از آرمان و اعتقاد خود دست برداشته و مرعوب تهدیدها و تحریمهای دشمن شوند ویا اگر حتی لحظات سخت لجاجت منافقانی چون بنیصدر و همدستانش را مطرح میکنیم این، به منزله ارج نهادن به شیرمردانی است که حتی با وجود کارشکنیها، دست از مجاهدت و دفاع برنداشته و با امکانات محدود در مقابل دنیای کفر، با توکل و توسل به امدادهای غیبی، دشمن را به خاک تسلیم و ذلت کشاندند.
و فلسفه این همه ایثار و وفاداری را باید، در برخورداری از رهبریِ دینی و عشق و اخلاص به امام جامعه و پرهیز از دنیاطلبی و اتحاد اسلامی و اراده و عزم پولادین رزمندگان راه حق و شهادت دانست. و بیدلیل نیست که بنیانگذار انقلاب، این جنگ را به عنوان موهبت و نعمتی الهی معرفی نمود.
به عبارتی، فتح شهرهای تصرف شده، فتح ارزشهای دینی بود و جنگ ما با دشمن، تن به تن نبود بلکه، جنگ کفر با اسلام بود و طبیعی است که این چنین دفاعی نه تنها شکست ندارد بلکه، عین پیروزی و اقتدار است ولو به قیمت خون هزاران شهید دلداده ولایت و جانباز و آزاده آماده شهادت!
پس دفاع آن هنگام که، هدفی مقدس مییابد و نیتی خدایی در گرو است، هرچند هزینهاش سنگین باشد ولی، چون فی الله و بالله است ارزش دارد.
و به همین دلیل قداست و حرمت هشت سال دفاع مقدس به، لحظهای، و تک بُعدی نگریستن به شرایط سخت و دشوار آن نیست، بلکه اعتبار و اهمیت آن در کلّ، به خدا محور بودن آن است و کاری که هدفش الهی باشد، فرقی نمیکند که یک روزش، شهری اِشغال گردد و روز دیگری فتح، یا علیالظاهر ایستاده باشیم یا نشسته! بلکه در همه حال، کاروانی کربلایی به اقتدای حسین زمانهاش در حرکت است و به سمت و سوی اصلاح امت پیامبر و ائمه طاهرین (سلام الله علیهم) گام برمیدارد ، خواه ندای تلاوت بهشتیان از این قافله به گوش رسد و خواه نعره به ظاهر پیروزی یزیدیان!
لذا معیار ارزشگذاری و ماندگاری یک حادثه تاریخساز، به اعتبار آرمان و اصالت آن است نه اُفت و خیزهای آن.
عاشورا! گرچه به ظاهر به شهادت همه اصحاب و شخصِ اباعبدالله (علیه السلام) ختم شد ولی پس از چهارده قرن تنها الگو و نقطه امید بشریت در عصر انتظار، پیروی از فرهنگ ناب و بینظیر کربلا هست و بس!
فرم در حال بارگذاری ...