بدرقه |
امروز خوابگاه پر از برکت و رحمت بود. هم از دخترا و خبرای خوبشون هم از جمع قشنگشون تو اتاق من که برخلاف اغلب اوقات، امروز حسابی پر بار بود.
فکر میکنم امروز یکی از احساساتی که عمیقا منتظر تجربش بودم رو تا حدی تجربه کردم.
دختر بیست سالهام که میرفت تا بعد ازماهها، ثمره صبر و تلاشش رو ببینه، بدرقه کردیم. با یک دل پر از حس و دعا و نگاههایی که مشتاق دیدن لبخندهای شادی اش بود.
همیشه میخواستم بدونم چطور یک مادر دخترش رو به خانه بخت میفرسته. امشب وقتی بغلش کردم، تمام قلبم پر از آرزوی خوب براش بود.
تمام دلم روشن بود که اونقدری توی کولهاش از تجربه و اعتقاد و دعا و صبر و خودسازی و مهارت، انباشته که بتونه تو فراز و نشیب زندگی کم نیاره و خدا کنه حسم غلط نباشه و دعام مستجاب باشه.
اگرچه مهارت تو اموزش و پرورش ما جایگاهی نزدیک به چند درصد داره، اما ضرورت وجودی اش ایجاب میکنه خانوادهها و مادرها و مربیها، جای خالیاش رو پر کنن..
اما با وجود نقش مهم مهارت و اموزش یادمون نره در تربیت دعا و توسل، بزرگترین نقش رو داره اونم حالا که به سختی قله نوردی رسیدیم و فتنهها هرازگاهی نمایان میشن باید بچه، هامون رو با کوله پر از ایمان و اعتقاد و تحلیل و مهارت و با دستهایی بالا رفته، به دعا، بدرقه کنیم.
@almohanaa
فرم در حال بارگذاری ...