#تولیدی#به_قلم_خودم
پس از سالها احساس کمبود نیروی انسانی متعهد و متخصص در عرصه تعلیم و تربیت و حذف مراکز تربیت معلم که در سالهای اول پیروزی انقلاب فعال بودند، و پس از انتقادها و طرحها و پیشنهاداتی که از سوی صاحب نظران حوزه و دانشگاه، بارها و بارها در محضر امام خامنهای و سایر مسئولان ذیربط ارائه شد، اجرای طرح پر منفعت و اشتغالزایی معلم فرهنگیان به صورت کاملا قانونی در قالب آزمون سراسری دانشگاهها شکل گرفت و بخش قابل توجهی از جوانان تحصیل کرده و با انگیزه اما بیکار را، به میدان کارِ با ارزش تعلیم و تربیت فرا خواند و تحولی عظیم در امر پرورش نسل آینده ساز به وجود آورد که، مهمترین عملکرد این معلمان تازهنفس، اهتمام به رشد فکری و تربیت دینی فرزندان این مرز و بوم بوده و علاوه بر آن، طرحی بسیار سودمند در برابر تهاجمات فرهنگی دشمن در قالب سند بیست_سی و نظایر آن به شمار میرود.
از طرفی رهبر انقلاب، بارها به بکارگیری نسل جوان در امور اجرایی جامعه از صدر تا ذیل، سفارش فرمودهاند تا، بدین وسیله مسئله اشتغال جوانان و نیز استفاده از افکار بروز در سایه تعهد و تخصص انقلابی در جامعه افزونی یابد.
اما به عنوان اولین اقدام و با وجود این همه مشکلات اقتصادی که رهبری حل آنها را در اولویت برشمردند، لزوم بکارگیری هفتاد هزار نیروی خسته و بازنشسته آنهم به صورت الزامی از طرف دولت چه توجیهی میتواند داشته باشد؟
آیا این کار برای آن صورت گرفته که دولت حقوق بازنشستگان را کمی پر ملات تر کرده تا، در ازای آن هفتاد هزار جوانی که با هزار امید و آرزو و چندین سال تحصیل و دوندگی، به شغلی برای گذران زندگیِ پر پیچ و خم خود روی آوردهاند، بیکار و دربدر شوند؟
بر مردم لازم است که به عنوان صاحبان اصلی انقلاب در مقابل انتخاب خود، از مسئولان ذیربط توضیح بخواهند و محترمانه و قانونی، از حق و حقوق معلمان که چراغ راه نسل آینده ساز هستند، دفاع نمایند.