نخلستان
نخلستان ، نماد ایستادگی و مقاومت







فروردین 1403
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << < جاری> >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31





گمنام یعنی کسی که حتی دنیا را به اندازه یک نام هم نمی خواهد



جستجو







موتور جستجوی امین





فروردین 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



فروردین 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31



پلاگین


تقویم جلالی جهرم




 
  غیرت یک مرد نابینا نسبت به دخترش ...

🔴 مرد اگر مثل امام رضاش غیور باشد چه شود!

📖 در مشهد، به خدمت مقام معظم رهبری شرفیاب شدم. صحبت از کرامات حضرت رضاعلیه‌السلام شد. آقا فرمودند: من بچه بودم که به مسجد پدرم در بازار می‌رفتیم. در مسجد، مکبری بود به نام کربلایی که نابینا بود و حتی به او کربلایی رضای عاجز می‌گفتند. (آقا فرمودند که مشهدی‌ها به نابینا عاجز می‌گویند.) کربلایی رضای عاجز به مسجد می‌آمد و تکبیر می‌گفت. ما بچه بودیم و سال‌ها بود که او را می‌شناختیم و کوری او را دیده بودیم. روزی من پیش پدرم بودم که این کربلایی رضا آمد، اما بینا شده بود. پدرم از او پرسید: کربلایی رضا من را می‌بینی؟ گفت: بله آقا و سپس قیافه پدر من را شرح داد.

پدرم شنیده بودند که کربلایی شفا گرفته است و می‌خواستند خودشان ببینند. من هم آن‌جا بودم و دیدم همان کربلایی رضایی که هر روز کور می‌آمد، امروز بینا شده بود. این کربلایی دختری داشت که در وقت کوری دست کربلایی را می‌گرفت و پدر نابینایش را به مسجد می‌آورد. بعد از اینکه در مسجد مستقر می‌شد، دیگر به کسی نیاز نداشت. ما جستجو کردیم که چرا شفا داده‌اند. گفتند: سال‌ها بود که این دختر بچه دست کربلایی را می‌گرفت و به مسجد می‌آورد. کم‌کم دختر بزرگ شد و به‌اصطلاح آب و رنگی پیدا کرده بود.

روزی بعضی از بچه‌های بازار متلکی گفته بودند و کربلایی هم شنیده بود. او نتوانسته بود تحمل کند و به دخترش گفته بود دست من را بگیر و مرا به حرم ببر. در حرم، کربلایی به دخترش می‌گوید تو برو خانه من این‌جا می‌مانم. او به امام رضاعلیه‌السلام عرض کرده بود: آقا! من سال‌هاست که نابینا هستم و حتی یک‌بار هم گله نکردم، زندگی من با فقر گذشته است، اما یک‌بار هم گله نکردم و گفتم تقدیر خداست و من هم راضی هستم به رضای خدا، اما تعرض به ناموسم را تحمل نمی‌کنم؛ یا من را شفا بدهید یا همین‌جا مرگم بدهید. من دیگر طاقت ندارم متلک‌های مردم را به ناموس خودم تحمل کنم. کربلایی به حضرت متوسل می‌شود و بعد از مدتی خوابش می‌برد. در خواب، حضرت رضاعلیه‌السلام او را شفا می‌دهند. مقام معظم رهبری خودشان این داستان را نقل کردند و فرمودند من خودم این جریان را دیده‌ام.

📚 منبع: بیانات حضرت آیت‌الله مصباح در جمع بسیج دانشجویی خوزستان و دانشگاه شهید چمران اهواز - 1391/04/17

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1403-01-02] [ 04:56:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  ثروتمند انقلابی! ...


#تولیدی
#به_قلم_خودم

نقش خدیجه کبری با الهام گیری از بیانات رهبری در نوروز 1403

با دقت سخنان رهبری را مطالعه می‌کنم! گویی کلمه به کلمه اش در زمینه جهاد اقتصادی با زندگی این بانوی با کرامت، هماهنگی دارد اما چگونه؟

رهبر معظم انقلاب هم در پیام لحظه تحویل سال و هم در بیاناتشان در دیدار با مردم، مهمترین مسئله را بهبود وضع اقتصادی و حل مشکلات، با تکیه بر نیروهای مردمی دانسته و حتی مشارکت‌های اقتصادی خُرد را هم مورد تاکید قرار دادند. براستی اقتصاد و بهبود وضع مالی یک جامعه چه ارتباطی با پیشرفت معنویت و موفقیت‌های فرهنگی و اجتماعی دارد؟

در پاسخ
به یاد نقش بانویی بی‌بدیل در صدر اسلام می‌افتم که با آن وجاهت اجتماعی و اقتدار مالی و خواستگاران متعدد از سران قبیله‌های معروف، تمام هستی و دارایی خویش را در خدمت رسول خدا نهاد تا با کمک گرفتن از پشتوانه مالی و اقتصادی این بانوی مکرمه، اهداف عالیه دین را در جامعه تحقق بخشد، و از آن در راه احیا و گسترش و توسعه تمدن جهانی اسلام بهره ببرد.

چرا که
کار تدوین و تبلیغ الگوی جامعه قرآنی، نیاز به هزینه زیاد و سرمایه‌گذاری عظیم دارد.
دینی که به ما امر فرموده حتی در قنوت نمازمان خیر دنیا و آخرت را بخواهیم و دنیا را مزرعه آخرت معرفی می‌کند، و حتی در قرآن کریم برای بهشتیان! تنها وعده معنوی نداده بلکه از نعمتهای رفاهی، بارها و بارها نام برده و متذکر شده، آیا ممکن است اداره امور مسلمین بدون پشتوانه مالی و توان اقتصادی صورت پذیرد؟ هرگز!

علت این امر آن است که انسان موجودی دو بُعدی و متشکل از روح و جسم است و در هر دو زمینه باید تقویت و تامین گردد.

از طرفی اداره جامعه چه در زمان صلح و چه در هنگام دفاع، نیاز به هزینه زیادی دارد همچنین، برقراری روابط بین‌المللی و آباد کردن شهرها و حتی توسعه روحیه خدا محوری در قالب امور فرهنگی و اجتماعی، لازمه‌اش باز بودن دست رهبران جامعه در امور اقتصادی است.

به تعبیری اقتصاد فقط یک وضع مالی خوب و ساده نیست بلکه، پایه و اصل و یکی از ارکان مهم تشکیل حکومت اسلامی است.
و
علت اینکه به تعبیری دشمن هم، در این زمینه زیاد خود را به در و دیوار می‌زند و توطئه می‌کند همین است که، بخوبی دریافته‌اند که اگر امت اسلامی را خلع سلاح اقتصادی بکنند، به راحتی جبهه فرهنگی و اعتقادی را هم فتح خواهند کرد.

البته سوء برداشت نشود که اگر مسلمانان در شرایط سخت قرار گرفتند، همه بی‌دین می‌شوند نه! بلکه منظور این است که ضعف اقتصادی عامل مهمی در عقب ماندگی فرهنگی و اجتماعی است و اگر اقتصاد در یک جامعه اسلامی، اصلاح شد سایر مشکلات نیز حل خواهد شد.

و حال در حد قطره‌ای، اوج عظمت و ایثار این بانوی موحد و با بصیرت مشخص می‌شود که، در آن شرایط بحرانی و وجود آن همه دشمنی و خصومت از طرف سران کفر، که سد راه نبی مکرم اسلام بود چگونه سعه صدر و گذشت یک بانوی معتقد توانست، نهال نو‌‌رس معنویت و توحید را بارور سازد و آن را به درختی تنومند و ریشه‌دار بدل کند که، اصلها‌ ثابت باشد و فرعش سدرة المنتهی در عرش اعلی.

و اینچنین است نقش آفرینی یک زن در ترسیم و ترویج اسلام ناب در سایه حمایت و هدایت فرستاده خاص خداوند!

موضوعات: بدون موضوع
 [ 04:42:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت