نخلستان
نخلستان ، نماد ایستادگی و مقاومت







بهمن 1402
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << < جاری> >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30        





گمنام یعنی کسی که حتی دنیا را به اندازه یک نام هم نمی خواهد



جستجو







موتور جستجوی امین





بهمن 1402
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30        



بهمن 1402
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30        



پلاگین


تقویم جلالی جهرم




 
  لوسترهای حرم! ...

👌 طلبه فقیری که به لوسترهای حرم حضرت امیر المؤمنین علیه السلام در نجف اعتراض کرد و ثروت او از حد گذشت!!

🔰 فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى نقل کرده: یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود.

روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام عرضه مىدارد:

شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم؟!

شب امیرالمؤمنین علیه السلام را در خواب میبیند که آن حضرت به او مى فرماید:

اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى، اینجا همین نان و ماست و فجل و فرش طلبگى است و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد به خانه فلان کس مراجعه کنى، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو:

به آسمان رود و کار آفتاب کند

پس از این خواب، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد: زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید!!

بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید:

“سخن همان است که گفتم، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: به آسمان رود و کار آفتاب کند!”

پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد.

مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد، تعجب مى کنند!!

 وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند، چون در را باز مى کنند، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند)
فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید:

“این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید.”

مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود.

فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند، از شخصى که کنار دستش بود پرسید: چه خبر است؟

پاسخ شنید: مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است!

پیش خود گفت: وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است.

هنگامى که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد، همه به احترامش از جاى برخاستند، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست.

نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت: آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم، و شما اى عالمان دین، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید!

چون صیغه محرمیت جارى شد، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود، پرسید:

شرح این داستان چیست؟

راجه گفت: من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم. به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود، به شعراى ایران مراجعه کردم، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد، پیش خود گفتم: حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید، نصف دارایى ام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم.

شما آمدید و مصراع دوم را گفتید، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است. طلبه گفت: مصراع اول چه بود؟

راجه گفت: “به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند”

طلبه گفت: مصراع دوم از من نیست بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. راجه سجده شکر کرد و خواند:

به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند
به آسمان رود و کار آفتاب کند

📕 منبع: کتاب عبرت آموز تالیف استاد شیخ حسین انصاریان

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1402-11-05] [ 02:41:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  روزت مبارک بهترین پدر! ...

موضوعات: بدون موضوع
 [ 02:22:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  بهترین سیر و سلوک ...

🔹 حضرت آیت الله بهجت در جواب کسی که گفت: تصمیم به سیر و سلوک دارم، چه کنم؟

می فرمایند: #ترک_معصیت برای تمام عمر کافی و وافی است، اگرچه هزارسال باشد به سوی محبوب.

👌 بسیاری از افراد، دنبال عبادتی برای رسیدن به مقامات عالیه هستند. بهترین عبادت، ترک محرمات و گناهان است.

📚 در محضر بهجت

موضوعات: بدون موضوع
 [ 08:11:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  تا معتکف راه خرابات نگردی! ...

در دل شب‌هایی که زمزمه‌های باد در کوچه‌های مکه می‌پیچید، خورشیدی در دل شب به دنیا آمد؛ امام علی (علیه السلام) تجسم عدالت و حقیقت.

او در کعبه، مکانی که خداوند برگزیده بود، به دنیا آمد و نورش بر دل‌های مومنان تابید. روز میلاد او نیز به درستی روز پدر  نامگذاری شده تا جایگاه پدر بیشتر و بیشتر شناخته شود.

پدر، نمادی از محبت، حمایت و راهنمایی است، و امام علی (علیه السلام) به عنوان یک پدر مهربان، نه تنها برای خانواده خود بلکه برای تمام بشریت الگویی برجسته است.

ولادت امیرالمومنین(سلام الله علیه) به عنوان روز پدر یادآور اهمیت و نقش حیاتی پدران در راهنمایی و پرورش فرزندان و امت‌هاست. هم او که پیامبرگرامی اسلام(صلوات الله علیه) درباره‌اش می‌فرمایند: نگاه کردن به سیمای علی (علیه السلام) عبادت است. 

مولای متقیان! با کلام شیوا و حکمت بی‌پایان، راه رستگاری را برای مومنان گشود. در زندگی پر فراز و نشیب او، هر لحظه، درس‌هایی برای بشریت است. او با صبر و استقامت خود، الهام‌بخش مسیر عبادت و نزدیکی به خداوند بود. عبادت و خلوتی که در روزهای اعتکاف می‌تواند الگوی شب‌زنده‌داران و عابدان و معتکفان باشد.

روزهای اعتکاف فرصتی برای تجدید و تأمل است. مؤمنان در این خلوت معنوی با خدا، به سرودن ترانه‌های عرفانی می‌پردازند، گویی پرنده‌ای هستند که به اوج آسمان‌ها پرواز می‌کند. اعتکاف، همچون نسیم ملایمی است که هر لحظه راز و نیاز و مناجاتش، دل‌های خسته را نوازش می‌کند.

در این مراسم، مؤمنان با قرائت قرآن و نماز، به تصفیه روح و تقویت ارتباط با خداوند می‌پردازند. اعتکاف مانند بارانی است که بر دل خشکیده انسان می‌بارد، چون تأثیر نورانیت امام در تاریکی‌های جهل و نادانی.

این روزها، فرصتی برای بازگشت به خویشتن و یافتن معنای عمیق‌تری از زندگی است. مؤمنان با انجام اعمال اعتکاف و با اقتدا به الگوی یگانه بشریت، امیر مومنان ، با روحی سرشار از آرامش، ایمانی قوی‌تر و قلبی استوارتر، آماده رویارویی با چالش‌های زندگی می‌گردند.

این روزهای معنوی، این عید بزرگ و این ایام قدردانی از پدرانمان، به مؤمنین فرصت می‌دهد تا با خلوص نیت و دوری از تظاهر، با خداوند گفتگو کنند و از طرفی شکرگزار نعمتی چون پدران باشند که ستون خانواده‌ها هستند. این ایام، مانند بارانی است که بر دل خشکیده انسان می‌بارد و او را طراوت و حیات دوباره‌ای می‌بخشد.

پیامبر گرامی‌مان(صلوات الله علیه) فرمود: «معتکف از انجام گناهان باز می ایستد و بدین وسیله اجری مانند کسی که همه نیکی ها را انجام می دهد، خواهد داشت.»

میلاد حضرت علی(علیه السلام) و روز پدر فرخنده و روح پدران آسمانی، قرین رحمت الهی باد!

محدثه سلامتی

بادصبا

موضوعات: بدون موضوع
 [ 07:29:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت