مهاجر إلی الله |
همه می دانیم که زندگانی پر فراز و نشیب مولای متقیان علی ابن ابیطالب سلام الله علیه ، مملو از لحظات افتخار آفرین آنهم در رکاب پیامبر خدا صلوات الله علیه است :
از شرکت در جنگهای مهم صدر اسلام همچون احد گرفته تا لیلة المبیت که جان مبارکش را برای دفاع از نبی خدا به خطر انداخت.
فتح قلعه و جدا کردن دروازه خیبر به دستان یداللهی اش و جنگ با عمروبن عبدود که همه اینها کارنامه درخشانی است که نمونه اش فقط در زندگی دلداده و عاشقی چون علی علیه السلام می توان یافت .
اما هرگز و در هیچ فتح و ظفری نفرمود فزت و رب الکعبة
آن هنگام که ولی خدا با دستان مبارک پیامبر در غدیر به ولایت و امامت برگزیده شد و یا آن روزها که در جنگ با قاسطین و مارقین به پیروزی نائل گشت چنین جمله ای را نفرمود .
علی علیه السلام مرد عدالت و تقواست و هرگز سخن لغو بر زبان نمی راند پس علی را چه می شود که در لحظه ضربت خوردن ، فریاد فزت و رب الکعبه را ندا داد ؟
شکی در عظمت و ابهت فوز عظمای شهادت ، آنهم در حال عبودیت تام و سجده بر معشوق برای آن حضرت نیست ولی شاید علی سلام الله علیه این تعبیر را بدان جهت به کار برد که دیگر :
مجبور نبود هر دم قاتلان فاطمه زهرا سلام الله علیها را ببیند تا آنجا که فرمود : بیست و پنج سال تیغ در چشم و استخوان در گلو داشتم . آیا بخاطر از دست دادن خلافتی بود که برای او به اندازه پر کاهی ارزش نداشت ؟ یا به آن دلیل بود که دشمنان زهرای مرضیه و امانت رسول خدا را در لباس به ظاهر حق می دید اما برای حفظ ارکان اسلام مأمور به سکوت بود ؟
آری ! در لحظه تحمل ضربتی زهرآلود که حاصل سالها کینه و عقده دین ستیزان در از دست دادن اجداد پلیدشان بود فریاد برآورد که :
بخدای کعبه قسم رستگار شدم بخدا که دیگر چهره نفاقتان را نخواهم دید و از شر مکر و حیله ها و زراندوزی ها ، دنیا طلبی و فسادهایی که بر مردم روا داشتید و آن را به نام علی و اسلام و دین تمام کردید ، راحت شدم !
آری !
دیگر علی ، طعنه ها و دشنام هایتان را نخواهد شنید و قاتلش را برای نماز بیدار نخواهد کرد آری به خدا قسم ، علی رستگار شد ، اما خدایا ، خائنانی که با ولایت و هدایت من بیدار نشدند را با بدتر از من قرین فرما و برای من بهتر از این قوم قدرناشناس ، برتر از اینان که همجواری در بهشت با رسول الله و فاطمه زهراست قرار بده !؟!؟!؟
فرم در حال بارگذاری ...