#تولیدی

#به_قلم_خودم

#طنز_سیاسی

بالاخره ما نفهمیدیم منظور بعضی‌ها از گفتن کلمه “ما” ، “ما” های اینور آب است یا آن طرف؟!
بگذریم!
اصلا از روزی که ما با سر افتادیم توی گودال سیاست آنهم، بدون مرز و رمز و صد البته منهای دال، یا، الف، نون، تا، … بدجوری دلمان سوخت! آخه اون کف، یه عالمه امکانات و ثروت ملی و ارزی و طولی! ریخته و بلا استفاده مانده بود.

“ما” هم دست بکار شدیم و هر چه نیروی حفر و کندوکاو و زیرزمینی بود را،فراخوان دادیم و چون گودال برای ما، مرزی نداشت حتی برادران بیگانه! را هم، صدا زدیم که:
ما گنج پیدا کردیم، هر چه زودتر دست بکار شوید و از این نعمت‌های خدادادی استفاده کنید. خدایی رقبا یعنی همان رفقا هم کم نگذاشتند و فورا به دادمان رسیدند و سالها بهره‌برداری نمودیم تا اینکه:
ناگهان!
به نفت رسیدیم، خدای من! چه سرمایه هنگفتی!
خب، البته طبیعی بود که حقمان است، مگر ممکن است سالها مشغول لایه‌برداری! باشی و به مخزن نهایی و اصلی نرسی؟

بعضیا که مثل ما تو گود، نبودند! ما را اهل تحریم و تهدید و تمدید و تحریف و تزویر افکار عمومی قلمداد کرده و ما را متهم به عدم رعایت اصل صد و ده! قانون اساسی کردند.

ولی اولا:
ما، که اصلا نمی‌دانیم این اصل چیست تا چه رسد به مخالفت با آن، در ثانی مگر اولین بار هست که ما این اصول را نادیده می‌گیریم که برای عده‌ای اینقدر عجیب و غریب است؟
ثالثا:
اینها نتیجه سالها خدمت‌رسانی به رقبای داخلی و رفقای خارجی است که نصیب ما شده و واقعا حق ماست. یعنی این همه خون دل خوردن و حرص زدن و حفر و تجسس، ارزش رسیدن به نفت و سرمایه ملی را ندارد. آخه شما کجای دنیا چنین خادمان و خائنان سخت‌کوش و سخت‌دلی را سراغ دارید که تا این حد آماده جانفشانی برای مردمش باشد و تمام ذخایر اَرضی آنان را به دست خودشان به ارز و دلار تبدیل کند و …………!!!

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1399-05-22] [ 08:27:00 ب.ظ ]