طب سنتی یا صنعتی؟! |
طب صنعتی و شیمیایی یک شبه پدید نیامده که یک روزه از بین برود. سالها و بلکه قرنها دشمنان مسلمین مخصوصا یهودیت، با تغییر سبک زندگی و دستکاری ذائقههای طبیعی، مزاج و طبع افراد را از حالت عادیِ خود دور نموده و با توسعه و ترویج محصولات تراریخته و حذف تولیدات غذایی و داروییِ بومی و سنتی، به مرور زمان مردم را به تولیدات مخرب خود وابسته نموده، و در بسیاری موارد با پنهان کاری و عدم اطلاع رسانی صحیح، فرآوردههای شیمیایی و مملو از اثرات منفی و بعضا مرگبار خود را در قالب دارو و درمان به خورد مراکز بهداشتی و مردم جهان داده و نه تنها به این خیانت اکتفا نکرده بلکه، همیشه خود را پرچمدار سلامت جسمی و روانی و مدافع حقوق بهداشتی و درمانی ملتها معرفی نمودهاند.
آیا چارهای هست؟
چاره کار نه، پاک کردن صورت مسئله هست و نه شتابزده عمل نمودن. یعنی چه؟
یعنی
در شرایط فعلی در بسیاری موارد، مردم ناگزیر از استفاده از طب صنعتی هستند حتی اگر در حال حاضر در طب سنتی هم، برای آن راه حل و جایگزینی باشد چرا؟
آیا
قبول دارید تا مسئلهای مورد پذیرش عام قرار نگیرد و نهایتا به صورت قانون اِعمال نشود، جایی در سیستم درمانی عمومی نداشته و چه بسا اجرا نمودن آن، تعقیبات حقوقی را به دنبال داشته باشد؟ (کما اینکه چنین اتفاقاتی را دیدهایم.) و آیا هر تولیدی هر چند سنتی بوده و همه محصولات آن در کشور خودمان تولید شود آیا نیاز به عبور از یک دوره کامل و تخصصی ندارد؟
تا زمانی که مراکز درمانی، تولیدات طب سنتی را به رسمیت نشناسند و جایی برای عَرضه و استفاده از آن در مجموعه درمانی در نظر نگیرند، آیا امکان اجرای عمومی آن به سبک سنتی برای همگان وجود خواهد داشت؟
و …….
منظور چیست؟
آیا دست از حمایت از طب سنتی برداریم؟ آیا همچنان از بسیاری از سیاستهای بیرحمانه و بعضا غیر انسانی صهیونیستها پیروی کنیم؟
جواب هر دو سوال منفی است و همینقدر که در شرایط فعلی جامعه ما، طب سنتی توانسته وجود خود را مانند نهالی نو پا تثبیت کند خود، قدم مهمی است و مهمتر از آن همین اندازه که مردم از مضرات و خطرها و عوارض داروهای شیمیایی آگاه شدهاند بسی، جای شکر گزاری و تقدیر است اما:
آنچه این جریان روشنگری را تهدید میکند، شتابزده عمل نمودن و انتظارات زودرس داشتن است.
پس
باید همچنان که مردم را نسبت به سیستم دارویی غربی و اروپایی و اسرائیلی آشنا میکنیم، مراقب استثناها و موارد خاص و الزامی نیز باشیم تا مبادا در این چرخه اطلاع رسانی، افراد دچار سردرگمی و یا خدای ناخواسته بدبینی نسبت به سیستم دارو و درمان کشور شده و اختلالی در این اعتماد ملی بوجود آید.
باید
بدانیم پروژهای که طی هزاران مرحله به این درجه از اجرا رسیده، یک شبه و یک روزه قابل تغییر و نهادینه شدن نیست بلکه، سالها زمان لازم است تا با اطلاع رسانی و آگاهی روزافزون، معرفت عمومی افراد جامعه به باور و یقین تبدیل شود و به طور ارادی و آگاهانه برترین روش درمانی را برگزینند.
فرم در حال بارگذاری ...