انتخاب یا انتصاب (طنز سیاسی) |
اِی بابا! … اینکه #انتخابات نیست، انتصابات است … یعنی قبلا بود ولی الآن نیست … ما چون خیلی از مسائل مهم و کلیدی! را کمی تا قسمتی، دیرتر میفهمیم … امروز به ذهنمان رسید که اصلا چه معنی دارد یک عده مُخلِص (ببخشید منظورشان مُختَلِس هست) را از کرسی خدمت (بخوانید خیانت) بردارند و به جای آنها یک مشت آدم مجهولالهویة را که اصلا نمیدانند صندلی و پُست و ریاست چیست، منتصب کنند … آخر این هم شد انتخابات؟! ….
البته قبلترها! خیلی اوضاع روبراه بود چون ما با یک شاهکلید هزار قفل باز را میبستیم و ….
اصلا ما یک پُل معلق زده بودیم از اینجا تا آن طرف آب … طوری که همه راحت و آسوده از آن عبور کنند … اما دیگر خبر نداشتیم که یک روزی خودمان را هم بین زمین و آسمان معلَّق میکند ….
خودشان؟! به ما قول دادند که اگر زیرِ میز و روی میز روبراه باشد … این پُل هم، سالم و بیخطر است ….
اصلا از کجا معلوم؟ شاید هم آنها راست میگویند … مملکتی که شاهدزدش! اختیار عزل و نصب حتی خانواده خودش را نداشته باشد … کدام آزادی؟ … چه امنیتی؟ … چه انتخابی؟ … اینها همهاش شعار هست … بقول آن طرفیها اختیار تام باید دست ما باشد که وکیل الرعایا هستیم ….
نه! خدائیش بد میگویم … همین ما … بله خود خودمان نبودیم که … سانترفیوژ و رآکتور هستهای و چرخ کارخانجات را به دست آن علیا مخدره که یکشبه رَه چندین ساله را پیمود و با حجاب و سنگین و رنگین آمد همه دربها را به روی ملت تخته کرد و راه رشد #تعلیق و #تحریم را دلسوزانه!! پیش پای ما گذاشت ….
اصلا مردم عوض شدند … توقعات بیجا دارند … چه خواهشها از ما مینمایند … آخر یک لحظه نگاهی به حال و روز ما و اذنابمان در داخل و خارج بیندازید … ما با چه آبروی ریخته شدهای برویم این همه رشتههای بنفش اتحاد و همدلی را از دست و پایمان باز کنیم … ما تا خرخره زیر دِیْنِ اجانب هستیم … والا بخاطر خودتان میگویم … برای این مردم!!! زشت نیست که اختیار انتخاب دست ما نباشد و از ما بهتران را، انتصاب نمایند … والا ما از خودتانیم … شما دست ما را بَند کردید و ما هم از خدا خواسته، همه جوره خدمترسانی کردیم … آیا واقعیت غیر از این هست ….؟؟؟
فرم در حال بارگذاری ...