#تولیدی
#به_قلم_خودم
یکی از دلخوشی های پائیزه من، در کنار این فصل رنگارنگ و انارهای سرخ و خرمالوهای خوش طعم، چشیدن طعم دوستی از میوههای درخت محبت و صمیمیت دوستان تازه وارد حوزوی است که، با پیام پر مهر خود پیشنهاد هم بحثی داده و من را لایق رفاقت و هم صحبتی با خود میدانند.
هرگاه وارد شبکه میشوم و به صندوق پیامها سر میزنم از پیشنهاد دوستانی که با قلبی مالامال از عشق و محبت، من را به عنوان هم بحث و یا دوست صمیمی خود لایق دانستهاند؛ شور و شوقی وصف ناپذیر وجودم را فرا میگیرد و گاهی به حالشان غبطه میخورم و به یاد روزهای اول طلبگی میافتم.
با خود میگویم اگر از کلاس اول دبستان تا زمان دیپلم، ما را در چنین مراکزی تعلیم و تربیت میدادند، زندگی ما چگونه رقم میخورد؟ دوازده سال تحت مثلا آموزش و پرورشی که الگوی کپی شده غربیها بود، سرمان را با افسانه های دروغین و زندگی پادشاهان و اراجیف (به جز موارد مثبت معدودی) و وحشیگری مغولها و نظایر آن گرم کردند و بهترین سالهای عمرمان را با حفظیات به درد نخور هدر دادند که ای کاش مثل قدیمترها از همان ساعت اول به مکتب خانه رفته و با قرآن و احادیث بیشتر آشنا شده و راه و رسم زندگی دینی را فرا گرفته بودیم.
یادم هست اوایل که اوقات فراغت بیشتری داشتم، در جواب محبت دوستان تازه وارد و هم بحث پیام میدادم و گاهی از تجربیات دوران طلبگی برایشان مینوشتم.
اصلا! فکرش را کردهاید که همین صندوق پیامها، میتواند مرکز مهمی برای تبادل افکار و نظرات و نیز برقراری ارتباط دوستانه و یا بهره بردن از نظریات دوستان و مشورت مفید با آنان باشد؟
این هم یکی از صدها امتیازات این شبکه فاخر کوثرنت است که فضای معنوی آن، سراسر محبت و صفا و صمیمیت است. انشاءالله که قدر این دوستیها را بدانیم و لایق هم صحبتی با این همراهان جدید الورود باشیم.