ورود ممنوع! |
گرچه هر از گاهی خبرهای خوشی در مورد ازدواج دوست و آشنا میشنویم اما متاسفانه رویداد تلخ و غمانگیز و شوم طلاق، این لبخند طلایی و شیرین را از رخسارمان محو میکند.
براستی چرا آمار طلاق رو به افزایش است؟
روی سخن ما با ازدواجهای سطحی و خیابانی و احیانا در فضای ناشناخته مجازی نیست بلکه:
منظور آن دسته از زوج هایی هستند که حتی پس از سالها زندگی و حتی داشتن چند فرزند، ناگهان رشته مودت و دوستی را گسسته و بانگ جدایی سر میدهند و عمدتا هم به دلایل بسیار پیش پا افتاده….
اگر یک نفر ادعا کند اختلاف سنی زیادی دارد یا قبل از بلوغ عقلی و ازدواج، وارد زندگی شده یا یکی از طرفین یک عیب و ایراد کلی و تحمل ناپذیر داشته باشد خب، لااقل بهانهای برای جدایی آنهم نه در همه موارد و همیشه! وجود دارد.
اما روی سخن ما با توجه به مواردی که سراغ دارم و همه از لحاظ تحصیلی و خانواده و سن، هم سطح هستند واقعا جای بسی تعجب است که ناگهان ساز جدایی سر میدهند و بدون ذرهای آینده نگری، زندگی و همسر و مسئولیت تربیت فرزندان را نادیده گرفته و بلافاصله راهی دادگاه میشوند.
راه حل چیست؟
باید عوارضی را که منجر به طلاق میشود، در مرحله اول بشناسیم بقولی:
علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد
بلا ندیده! شروع باید کرد
چند موردی که طی سالیان اخیر شنیده و یا شاهد آن بوده تقریبا ما را به این نتیجه رسانده است. (البته این دلایل برای هر شخص یا گروهی میتواند متفاوت باشد.) که عمده دلایل افزایش نرخ طلاق در بین زوج های عادی و معمولی و بدون مشکلات حاد اینگونه بوده است:
1.ضعف اراده و اعتماد به نفس و عدم برخورداری از نیروی توکل به خداوند متعال
2.ازدواجی که در اولین قدم نظر قطعی دختر و پسر عاقل بالغ مورد توجه قرار نگرفته و صرفا به دلیل دوستی و یا قوم و خویشی والدین انجام شده است.
3.در نظر گرفتن ملاکها و معیارهای غلط برای ازدواج مانند:
پولدار بودن یا زیبایی مفرط یا شهرت و …..
طبق روایات:
هر کس بخاطر زیبایی کسی با او ازدواج کند خیری در او نمیبیند و آنکه به دلیل پولدار بودن و مال و ثروت با دیگری ازدواج کند، خداوند او را به همان ثروت واگذار میکند. در یک کلام میتوان گفت: طمع ورزی در ازدواج چه به مال باشد چه به جمال و زیبایی، بدترین عوارض را در پی دارد که زیبایی به تبی بند است و مال و ثروت به شبی!
(یعنی چه بسا یک شبه نابود شود و بر باد رَوَد.)
4.مشورت نکردن با بزرگتران و افراد عاقل و متعهد در همان مراحل اولیه ازدواج یا بروز مشکلات زندگی!
(چه بسا مشکلاتی که منجر به جدایی میشود در همان اوایل کار با چند جلسه مشورت با افراد خبره و متعهد و آگاه برطرف شود.)
5.کم صبری و عدم تحمل در مقابله با مشکلات و بعضا برخوردار نبودن از شرح صدر
(باید جوانان اعم از دختر و پسر بدانند که خانه همسر و زندگی جدید، مدینه فاضله نیست و باید با خوشیها و ناخوشیهای آن ساخت.)
6.در صورت بروز مشکلات جدی در اوایل زندگی، زوجین باید بدانند که فرزندآوری در اغلب موارد نه تنها مشکل را حل نمیکند بلکه بر وسعت آن میافزاید، همچنین عدهای مثلا با داشتن یک فرزند و مشکلات فراوان اخلاقی و عدمتفاهم، اقدام به فرزندآوری مجدد میکنند که این مورد نیز باید مورد توجه قرار گیرد. (دوستان دقت کنید این مسئله تشویق به ناباروری نیست!)
7.معاشرت با دوستان نامناسب که زندگی تجملاتی و بدون هویت دینی دارند بسیار اثرگذار است و افراد مذهبی بایستی در انتخاب این گزینه نهایت دقت خود را برای همه اعضای خانواده به کار گیرند.
8.عدم روحیه قناعت
9.عدم ابراز علاقه و محبت زوجین به یکدیگر با رعایت تمام ملاحظات
10.عدم توجه به آشپزی در منزل و استفاده بیش از حد معقول از فست فودها و غذاهای آماده
11.دخالت بیش از حد والدین و یا اطرافیان زوجین در مسائل خانوادگی
12.مقایسه نمودن زندگی خود با دیگران از نظر امکانات مالی یا تفاوت روحیه عاطفی همسر
13.عدم اطلاع کافی از عوارض و تلخیهای پس از طلاق و جدایی
14.و مهمتر از همه عدم الگو گیری از سبک زندگی ائمه اطهار خصوصا حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها)
15.مطرح نکردن شرایط زندگی طرفین در مراسم خواستگاری مثل:
شاغل بودن زن یا مستقل بودن زن در مسائل مالی خود و نظایر آن
16.عدم مطالعه زندگی زنان موفق و بکارگیری روشهای مقبول که به ماندگاری و تداوم زندگی کمک میکنند.
انشاءالله که هیچ ازدواجی بدون بصیرت و آگاهی صورت نگیرد و در همان ابتدای کار، تحقیقات وسیع و تا حد ممکن انجام شده و طرفین صریح و صادقانه شرایط منطقی خود را بازگو کنند و هرگز ترس از عدم شکل گیری ازدواج، باعث مخفی نگهداشتن مسائل و معیارهای مهم، نگردد
و
انشاءالله که هیچ خانوادهای به این گزینه ممنوعه و مطرود و مکروه طلاق، ورود نکنند.
شما هم مخاطب عزیز آنچه در این باره می دانید در قالب تبلیغ به گوش نسل جوان برسانید که بشدت نیازمندند.
من الله توفیق
فرم در حال بارگذاری ...