#تولیدی

#به_قلم_خودم

نامه‌ای به شهید جمهور

سلام شهید خدمت!
آیا اجازه می‌دهید با شما حرف بزنم؟
امروز صبح با شور و نشاط خاصی شبکه‌های تلویزیون را پشت سر هم رصد می‌کردم تا به مورد دلخواهم برسم.

گذارم به شبکه خبر افتاد با این عنوان:
آخرین جلسه هیئت دولت سیزدهم!؟
حالم دگرگون شد و موجی از غم و اندوه‌ روی قلبم آوار شد. حال دلم شده بود مثل سی‌ام اردیبهشت. دوباره تمام خاطرات تلخ روزهای گذشته در ذهنم تداعی شد.

متمرکز شدم روی حرفهای وزرا، وای خدای من! این همه خدمت فقط در عرض سه سال که بقیه با سی سال فرصت و صدها برابر بودجه و امکانات از پس آن برنیامدند.

تو که بودی؟ باورم نمی‌شود که خودت نخواسته باشی مردم از این همه عملکرد خالصانه با‌خبر شوند نه، تو مهربان‌تر از آن بودی که دیگران را از شریک شدن در موفقیت‌ها محروم کنی.

شهید عزیز!
مگر جلسه بدون رئیس هم داریم آنهم آخرینش؟ همه وزرا صحبت کردند و همه حتی برای فهرست کردن خدماتی که تو کلید اجرای آنها را زدی وقت، کم آوردند.

رئیسی عزیز! جلسه برگزار شد اما صندلی ساده تو خالی بود، چون می‌دانستند که جایگاه ویژه را دوست نداری اما شهید عزیز، نه تنها جای آن چهره نورانی و عزتمند و مخلصت‌ خالی بود بلکه، هاله‌‌ای از غم و اندوه فضای روحی جلسه را در بر گرفته، و دست پروردگانت‌ در جبهه خدمت‌رسانی، مثل خودت مقتدر و مظلومانه گزارش می‌دادند.

از بیانات وزیران خَدوم بخوبی روشن بود که:
شما در این مدت کوتاه با دست‌های خالی و فقط و فقط با پشتکار و تلاش بی‌وقفه، کشور ما را از قعر چاه تحریم اقتصادی نجات دادی، و چه خدمت‌های گمنام که در صنایع مختلف اعم از نیرو و انرژی هسته‌ای و احیای زیرساختها و روشن نمودن موتور کارخانه‌های تعلیق شده، و اشتغال زایی هزاران کارگر بیکار شده در دولتهای قبل و نظایر آن به انجام رساندی‌.

باور کن!
من از شنیدن فهرست خدمات گیج شدم اما جواب یک سوال را نمی‌دانم. چرا ما این خدمات را الان می‌شنویم؟
مقصر اصلی این ماجرا کیست که اجازه نداد ملتی که با جان و دل پشتیبان تو بود، از شنیدن این همه مجاهدت محروم بماند؟
چه دستی در کار بود که نگذارد خون دل خوردن های تو در مناطق محروم و رنج و بی‌خوابی تو در رفع حوائج مردم مخفی بماند؟

چرا
این خدماتی که وزیرانت صادقانه و بدون حضورت، گفتند الان شنیده و پخش می‌شود؟

درست است که تو متواضع و مخلص بودی اما قطعا دوست داشتی با خبرهای موفقیت آمیز، دل رهبری و امت را شاد کنی اما، چه شد که ابلاغ این همه توفیقات نوید بخش را برای بعد از تو گذاشتند؟

راستی
شهید جمهور! آیا می‌دانی که حتی در زمان بعد از تو هم، باز همان لجوج‌ها و حسودهای شکست خورده و جامانده و بی‌آبرو، با سیاه نمایی اجازه ندادند چهره واقعی تو شناخته شود.

کجا رفتی شهید راه خدمت؟

اصلا نمی‌شود تو را فراموش کرد. تو مثل شهید سلیمانی و شهید رجائی ماندگار شدی در قلب‌هایمان و در تاریخ پر افتخار کشورمان.

شهید جمهور!
هنوز هم نگاهم به شبکه خبر است. آیا اجازه می‌دهی باز هم سوالی بپرسم؟

چرا باید این وزرای نمونه و کارآمد پس از سه سال بی‌خوابی و تلاش بی‌وقفه، اکنون هیچ جایگاهی در مناصب نداشته و کنار روند؟ مگر نه اینکه هر که وزیر می‌شد نه تنها جای پایی برای خود بلکه برای همه اهل و عیالش، نه تنها در زمان خدمت بلکه حتی برای سالها بعد قرار می‌داد تا، سرش بی‌کلاه نماند و پست و مقامش را از دست ندهد اما چرا وزرای تو، مثل خودت مظلوم و بی ادعا هستند؟
اما یک خبر خوب هم دارم!
قاب آخرین جلسه هیئت دولت شهید جمهور، در قالب عکس و تصویر چند روزه نیست بلکه:

مدال افتخاری است در کنار همه عزتمندی‌های ملت سرافراز ایران که تا ابد در دل تاریخ روشن و پیروزمندانه نظام جمهوری اسلامی ایران ثبت خواهد شد.

و
حتما این رکورد بی‌نظیر در صحیفه دل آیندگان نقش می‌بندد و نام شهید جمهور و وزرای قانع و پر منفعتش گوش فلک را پر خواهد کرد.

رئیسی عزیز!
به وزرای سرافرازت که محبوب دلهای امتند، تبریک می‌گوئیم و از آنان تشکر می‌کنیم و این بشارت قرآنی را به آنان می‌دهیم که:

*سوره مبارکه آل عمران آیه 139
وَلا تَهِنوا وَلا تَحزَنوا وَأَنتُمُ الأَعلَونَ إِن کُنتُم مُؤمِنینَ﴿139﴾
و سست نشوید! و غمگین نگردید! و شما برترید اگر ایمان داشته باشید!*

پ.ن.
عکس از آخرین جلسه هیئت دولت سرافراز و نمونه سیزدهم

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1403-05-04] [ 01:23:00 ق.ظ ]