*منطق الطیر سلیمانی کجاست؟* | ... | |
چند روزی است با این قلم سَر دعوا دارم! چرا؟ خب! غافل از آنکه سرداری در دل شب با پای پیاده و نمک در چشم، مشغول پیمودن راهی طولانی برای رسیدن به سعادت ابدی است و دستهای پر مهرش سخاوت آسمان را زیر سوال برده و عرصه را بر زمین تنگ کرده تا آنجا که: انگشت و انگشتر را با هم بریدند و داغ فراقش را بر دل عالَم و آدم گذاشتند … اما آنروز : روز تولد سردار برای من و روز حقارت نَفْس من در روبرو شدن و آشنایی هر چه بیشتر با انسانیت و معرفت و بزرگی! او و در اصل عید قربان بود. از یک سو قربانی شدن مرد میدان به پای ارزشها و آرمانهای ولایت و شهادت و از طرف دیگر فدا شدن دل من در میان اقیانوس بینظیر اخلاص و توکل. هر چند تلخ بود اما روزی فنا نشدنی بود که قاب خورشید ادب و مجاهدت را، در خانه یخ زده قلبم نصب کردم و زندگی من و خاطرات سردار از آن لحظه ناب شروع شد! “میرسد آواز عشق از چپ و راست”
[سه شنبه 1400-10-14] [ 07:47:00 ق.ظ ]
لینک ثابت سلام خدا قوت 1400/11/11 @ 20:13 سلام بزرگوار 1400/11/14 @ 17:03 سلام وخداقوت زیبا قلم زدید قلم شما جاودانه 1400/10/18 @ 12:30 سلام علیکم 1400/10/20 @ 18:36
|