بچه ها را در معرض چشم زخم قرار ندهید!

استاد محمدعلی مجاهدی نقل کرده اند:
یک سال به اتفاق همسر و دختر چهار ساله‌ام عازم مشهد مقدس شده ‌بودیم. در همان روز ورود به مشهد بلافاصله پس از عتبه بوسی علی بن موسی الرضا علیه السلام ، توفیق زیارت آقای مجتهدی را پیدا کردیم.

دخترم لباس عربی چین داری به تن داشت و درحیاط خانه سرگرم بازی بود.

 آقای مجتهدی رو به من و همسرم کرده، فرمودند:
چرا در حق این کودک معصوم ظلم می‌کنید؟!

 شنیدن جمله عتاب آمیز آن مرد خدا برای ما بسیار سنگین آمد! زیرا در حد توانی که داشتیم چیزی از دخترمان فرو گذار نمی‌کردیم.

 هنگامی که آن مرد خدا تعجب ما را دید، فرمود:
این بچه دارد از بین می‌رود! طبیعت کودک خیلی لطیف است و تاب چشم زخم ندارد…!

از شنیدن این مطلب، تعجب من و همسرم بیشتر شد زیرا به چشم خود می‌دیدیم که دخترمان با شادی کودکانه خود سرگرم بازی کردن است و مشکلی ندارد!

دقایقی گذشت ناگهان دخترم نقش زمین شد و رنگ چهره‌اش تغییر کرد و نفسش به شماره افتاد!

 من و همسرم از دیدن این صحنه به اندازه‌ای دست و پای خود را گم کرده ‌بودیم که نمی‌دانستیم چه باید بکنیم؟!

 حضرت آقای مجتهدی آمدند و دخترم را در آغوش گرفتند و در حالی که ذکری را زمزمه می‌کردند، بر روی او می‌دمیدند!

دخترم پس از چند دقیقه‌ای، رفته ‌رفته حالت طبیعی خود را پیدا کرد و باز سرگرم شیطنت‌های کودکانه خود شد!

حضرت آقای مجتهدی در حالی که ما را به صرف میوه دعوت می‌کردند، رو به همسرم کرده فرمودند:

 خانم همشیره! لزومی ندارد که این لباس زیبا را بر تن این کودک که خود بسیار زیبا است بپوشانید و بعد او را از میان کوچه و بازار عبور دهید و نظر مردم را به طرف او جلب کنید!

 وآنگهی چرا به هنگام بیرون آمدن از خانه صدقه ندادید؟! می دانید که صدقه، رفع بلا می‌کند!

آن مرد خدا راست می‌گفت. هنگامی که به دیدار او می‌رفتیم در بین راه بسیاری از افراد دختر خردسالم را به هم نشان می‌دادند و سرگرم تماشای او می‌شدند و ما از این مطلب غافل بودیم که به دست خودمان داریم برای او درد سر ایجاد می‌کنیم…
کرامات شیخ جعفر مجتهدی ره

موضوعات: بدون موضوع
[یکشنبه 1403-06-11] [ 05:24:00 ق.ظ ]