صبر و گذشت یعنی چه؟ |
معنای صبر و گذشت را با دو مثال بیان می کنیم:
صبر و گذشت یعنی چه؟ آیا صبر و گذشت ما به معنای پذیرفتن شکست و یا خدای ناخواسته، ذلت است؟ آیا به این معناست که طرف مقابل ما هر چند زورگو و ستمکار باشد باز قابل بخشیده شدن و نادیده گرفتن اعمال و رفتارش هست؟ یا اصلا چرا فرمان به صبر و گذشت داده شده؟ و در اینگونه موارد برنده و بازنده کیست؟
دقت کنید: یک درخت سرو را در یک روز برفی در نظر بگیرید! برف بدون توجه به مسائل پیرامون خودش، می بارد و این درخت است که باید تکلیف و وضعیت خود را در مقابل این بارش به ظاهر ناعادلانه، روشن نماید، آیا شاخ و برگ خود را به دست حادثه بسپارد و پس از مدتی نه چندان طولانی، سر به خاک نیستی نهد و برای همیشه نابود شود و یا اینکه گزینه بهتری هم برای مقابله و بقا وجود دارد؟!
با کمی تامل درمی یابیم که درختان سرو، به نسبت بارش برف و…از خود حالت انعطاف پذیری نشان داده و هر چه بارشان سنگین تر می شود، سر تواضع را با نرمی و آرامش به سوی زمین خم می کنند و این بار کمر شکن را با مدارا و همنوایی، تبدیل به قطرات آبی می کنند که مایه حیات و اکسیر زندگی شان می شود!
انسانها نیز اینگونه اند یعنی، هر چه در مقابل ناملایمات و مصائب روزگار، آستانه تحمل خود را که خداوند این قدرت را به او بخشیده، بالاتر ببرند بهتر می توانند از سختی ها و مشکلات زندگی، بهره وری نموده و آن را وسیله رشد و ترقی خود و رسیدن به کمال حقیقی قرار دهند لذا خداوند در قرآن کریم به پیامبرش طی چندین مرحله امر به بردباری و تواضع و فروتنی می کند مثلا:
واخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین
یعنی:
ای پیامبر برای آن مومنانی که از تو اطاعت می کنند، بالهای تواضع و فروتنی خود را فرود آور
به عبارتی:
ای رسول خدا! تو اشداء علی الکفار و رحماء بینهم هستی، پس برای ایمان آورندگان و در مقابل مسلمانان مطیع، متواضع و فروتن باش چرا؟
چون این فروتنی چیزی از شخصیت و هویت حقیقی پیامبر خدا نه تنها کم نمی کند، بلکه استمرار این صبر و ملاطفت و مدارا باعث می شود که از او شخصیتی رحمة للعالمین ساخته شود و به مقام محمود برسد.
آنجا که خداوند متعال فرمود: اگر خلق و خوی ناروایی داشتی، مردم از گرد وجودت پراکنده می شدند پس:
آنکه می خواهد مربی جامعه باشد فقط به علم نیست بلکه به حلم نیز هست
و گذشت کردن و عفو و صفح نیز، حکایتی درخور تدبر دارد مثلا:
آتش فروزانی را در نظر بگیرید که عامدا جاهلا و یا حتی غیر عمد، توسط فرد یا اشخاصی برافروخته شده و دود و شعله هایش به هر سو، حمله ور می شود. حال! اگر شما بخواهید از این جریان پر حرارت و خطرناک عبور کنید، آیا خود را به دل آتش انداختن و گرفتار شدن عاقلانه تر است یا از اطراف این گرمای سوزان، محتاط و آرام گذشتن و دور شدن؟
طبیعی است که هیچ عقل سلیمی، درگیر شدن با شعله های خشمگین آتش را در صورتی که راه نجات و رهایی پیش روی اوست، انتخاب نمی کند.
لذا اینکه در قرآن بر کلمه گذشت زیاد تاکید شده، بر خلاف بعضی تفکرات، حمایت از ظلم و تحمیل سختی به خوبان نیست چگونه؟
چون این فراخوان به ما می گوید:
آتش، آتش است و خاصیتش لجاجت و سوزندگی است، تو! درگیر نشو و عبور کن! تو خودت را به سوختن نینداز! تو نگذار شعله های جهل و لج بازی دامنت را بگیرد! بقول معروف:
بگذار و بگذر
نتیجه چیست؟ آیا منظور نادیده گرفتن ظلم و فساد در جامعه و یا سکوت در مقابل هر بد اخلاقی و زخم زبان و اهانت ها و نزدیک نشدن به آنها از ترس سوختن است؟ خیر! در واقع به نوعی دور زدن و منصرف شدن از گناه و عقیم کردن و بی اثر نمودن آن است یعنی، مومن چنان مدبرانه و با بصیرت، حوادث پیرامون خود را مدیریت می کند که نه تنها آلوده گناه و قهر خداوند نمی شود بلکه وظایف خود را به احسن وجه در برابر ناملایمات انجام می دهد، و سرانجام گناهکاران نیز، همان وعده های عذاب و انتقام دنیایی و آخرتی است که، خداوند در قرآن برای ظالمان و آنان که حق الناس را نادیده می گیرند، بیان فرموده است.
حتی در مورد حجاب، خداوند به زنان مومن امر می کند که خود را بپوشانید! برای چه؟
برای اینکه دامنه آتش افروزی چشم های هرزه و افکار و نیات شیطانی، محور قلب و دل و ذهن تو را فرا نگیرد.
به عبارتی! قرآن کریم در این مورد نه تنها زن را تحقیر نکرده بلکه به او آنچنان عزت و عظمتی عطا فرموده که حتی از کوچکترین صدمات روحی و روانی افرادی که فی قلوبهم مرض است در امان باشند و چه تکریمی والاتر از این، که خداوند ارحم الراحمین آنچنان به بنده خود مشتاق و راغب است که به او می فرماید:
ای عزیزترین و گرامی ترین خلقت موجود! مبادا نزدیک حرارت گناه نگاه های حرام شوی که تو را هم به ذلت و خواری می اندازد! ای بنده من! تو را برای بهترین هایم که همان بهشت وصال خودم هست، خلق کرده ام! مبادا ذره ای غبار تیره بر دامان اندیشه زلال و قلب سپیدت بنشیند و این مقام لایزال را از دست بدهی!
لذا:
صبر و گذشت به منزله دو بال پرواز برای هر بنده ای است که، خواهان طی طریق به سوی خدا و قرآن و اهل بیت (سلام الله علیهم) است، و در این راه پر پیچ و خم خصوصا برای آنان که دغدغه ابلاغ و حراست از احکام و فرامین الهی را دارند ایندو سرمایه گرانبها بسی لازم تر و ضروری تر است چرا که بقول بزرگان:
ره چنان رو که رهروان رفتند
فرم در حال بارگذاری ...