بله برون! | ... | |
#تولیدی خانواده عروس و داماد منتظر بودند تا نتیجه حرف و بحث ها و چانه زنی ها را در باره تعداد سکه ها بدانند. آن هم دقیقا روزهایی که اوج قیمت طلا بود و پدر داماد از یک طرف به فکر سر و سامان دادن به زندگی تنها پسرش بود و از طرفی به فکر هزینه سنگینی که باید به عهده می گرفت. بعد از ساعتی، صدای یا الله یا الله یکی از فامیل عروس خانم، از پشت در شنیده شد که خانواده آقا داماد بیایند تا میزان مهریه تعیین شده را در بین حضار اعلام کنند. بهجت خواهر بزرگتر داماد ایستاد و بعد از سلام و صلوات اعلام کرد: میزان مهریه 313 سکه به تعداد یاران امام عصر علیه السلام. «لطفا به آقایون بفرمایید چند تا از اعمالتان مورد رضایت آقاست که برای تعیین مَهر فقط به اسم یارانش، می برید و می دوزید؟» با صدای مهربانو، همهمه ای بین همه میهمانان شروع شد و هر نفری یک نظری می داد و قرار شد نماینده آقایان، گزارش را ببرد و جواب محکمه پسندی هم بیاورد. دوباره بعد از چند لحظه، همان آقا که گویا عموی عروس خانم بود یا الله کنان آمد و به طوری که همه بشنوند از طرف بزرگترهای فامیل گفت: «ای بابا! حالا مهریه را کی داده کی گرفته؟ اصلا برای اینکه فکر همه راحت شود به جای 313 سکه، اعلام می کنیم 310 سکه! خوبه دیگه؟ حرفی نیست؟» هنوز خان عموی عروس جواب را نگرفته که معصومه خانم دختر عمه ی داماد ایستاد وسط مجلس و گفت: هر چند آن شب مجلس مهر برون بی نتیجه خاتمه یافت اما یک هفته بعد در فامیل طرفین این خبر به گوش رسید که: «برای مقابله با بدعت مهریه بالا و توافق طرفین، به نیت چهارده معصوم 14 سکه تعیین شد و عروس و داماد از والدین و همه میهمانان خواهش کرده اند که در حد توانشان به ازدواج جوانان فامیل کمک کنند و جالب تر آنکه عروس خانم با حمایت داماد آینده، به معصومه خانم قول مساعدت دادند در پرداخت مهریه اجباری فرزندش کمک کارش باشند.
[شنبه 1402-10-09] [ 02:26:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|