#الگوی_دختران |
#تولیدی
#به_قلم_خودم
سلام! پرنده خوشبختی من، فرشته آمال و آرزوهایم، بالهای محبتم را زیر قدمهای خوش یمن و با برکتت می گسترانم!
دخترم! با آمدنت بهار را برای بوستان دلم، هدیه آوردی و نهال اندیشه ام را به خوشه های زرین امید و نشاط، زینت بخشیدی.
نور چشمم! با شبنم مژگانم غبار تنهایی و دلتنگی را از آئینه رخسارت برمی گیرم تا طراوت و نشاطی ابدی راکه سرشار از حیائی آمیخته با عزت نفس است، بر سیمای عفیف و نجیبت به ارمغان بنشانم.
دلبندم! در شگفتم و در هاله ای پر از ابهام، مانده ام که، چگونه سیر تاریخی ظلم بر دختران مظلومه را برایت نجوا کنم اما امید و آرزویم:
گاهی حقیقتهای تلخ را باید شنید و دستمایه عبرت نمود. از آن روز که به جرم پسر نبودن! فرزندان خود را در جهالت عمیق خود به نابودی می کشاندند تا، دورانی که دختران خود را چون متاعی تجاری مبادله می کردند و تا امروز که:
جهالت مدرن دنیای جدا شده از اصالت و بندگی، با فریاد خام برابری زن و مرد، دوباره به سرمستی و شهوت طلبی دوران بردگی و اسارت زنان و دختران، از طریق امحا نمودن آنان در انواع و اقسام ایسم ها و ایست ها و مد ها و مدل های شیطان پسند روی آورده، تا بلکه بدین وسیله بتواند:
صفا و شادابی سرشار از حجب و حیای این نسل را به بی وفایی و افسردگی بدل نموده و او را با اصولی ترین نیازهای اولیه خویش که همانا حس و کرامت زن بودن است، جدا سازد و هر روز بنوعی او را سرگرم برنامه های ابتذال و انحراف خویش نموده و هویت و شرف خدایی را از ذات او بستاند، و او را در هدف از خلقت خویش دچار تردید و پریشانی کند.
دختر عزیزم!
اما لازم است روی دیگر سکه فرهنگ تاریخ زنان را نیز نظاره کنی بلکه، با این نگرش بتوانی مسیر خوشبختی و شادکامی را طی کنی و به فرجامی زیبا و دلنشین دست یابی
نور چشمانم! ریحانه هستی ام!
دختران از روزی به اوج عظمت و افتخار حقیقی خویش نائل آمدند که، قرآن صامت به لسان گویای قرآن ناطق یعنی حضرت ختمی مرتبت (صلوات الله علیه)، به مرحله اجرا در آمد و اولین عامل آن یعنی رحمة للعالمین بر دستان دردانه خود ام ابیها بوسه زد و تکریم او را هم رتبه احترام به خود نامید و میراث امامت را از دامان پاک یگانه دخترش، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به ارث گذاشت.
نور دیده ام :
دختر آنجا معنا و ارزش واقعی خود را باز یافت که با ظهور اسلام و نزول آیه های نورانی ستر و حجاب ، عظمت خود را در پوشش و اخفا از دیده های بیگانگان و نامحرمان یافت و اوج اقتدار و عظمت و توفیق خدمت فی سبیل الله را در حفظ این هدیه مبارک الهی دانست و آنگاه بود که برای اولین و آخرین بار تعریف درستی از مقام و شخصیت زن مسلمان ارائه شد تا آنجا که:
سالها پس از ظهور اسلام، دختری از نسل امامت، به تبعیت از مولای خود، رفاه و آرامش و راحت طلبی را رها می کند و به دنبال برادر و امام خویش، روز ها و شبها، تحمل خار مغیلان و سرما و گرمای سوزان را به جان می خرد، و با وقار و رفتار فاطمه گونه اش، معصومانه و با بصیرت به جذب دلها و ترویج معارف قرآنی می پردازد و آنچنان بزرگی و ابهت و عظمت دینی را با هیبت و نجابت و شرافت زنانگی در هم می آمیزد که پس از دختر پیامبر خدا، او تنها بانوئی است که در مقام بزرگی اش، از قول امامان معصوم زیارت خاصه نقل می شود و روضه مطهرش بابی از ابواب بهشت می گردد، و عالمان جلیل القدر و مردان خدا برای رسیدن به مقامات عالیه باید پابوس آستان این معصومه عالمه و این کریمه فاضله باشند!
دختر عزیزم! به آنچه گفتم بیندیش و در باره آن تامل کن و سپس آگاهانه راه و مسیر زندگیت را رقم بزن.
نور چشمانم!
این نوید را به تو می دهم که:
هر روز روز دختر است اگر مومن و ملتزم به آرمانهای امید بخش و انسان ساز دین مبین اسلام عزیز باشی!
پس:
قدر خودت را بدان و راهی برگزین که خیر و سعادت دنیا و آخرت در آن باشد.
فرم در حال بارگذاری ...