ﺳﺮ ﻗﺒﺮی نشسته بوﺩﻡ
ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﻲﺁﻣﺪ، ﺭﻭی ﺳﻨﮓ
ﻗﺒﺮ ﻧﻮشته ﺑﻮﺩ
“شهید مصطفی احمدی روشن”
ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺮﻳﺪﻡ،
مصطفی ﺍﺯﻡ
ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭی کرﺩه ﺑﻮﺩ
ﻭلی ﻫﻨﻮﺯ ﻋﻘﺪ ﻧﻜﺮﺩه ﺑﻮﺩﻳﻢ
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺧﻮﺍﺑﻢ
ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺗﻌﺮﻳﻒ کرﺩﻡ (
ﺯﺩ زیر ﺧﻨﺪه ﻭ
به ﺷﻮخی ﮔﻔﺖ∶
ﺑﺎﺩﻣﺠﻮﻥ ﺑﻢ ﺁﻓﺖ ﻧﺪﺍﺭه..
ﻭلی یه ﺑﺎﺭ خیلی
ﺟﺪی ﺍﺯﺵ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ:
کی شهید میشی مصطفی؟
ﻣﻜﺚ ﻧﻜﺮﺩ ﮔﻔﺖ: سی ﺳﺎلگی.
ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﻲ ﺑﺎﺭﻳﺪ،
شبی که خاﻛﺶ می کرﺩﻳﻢ…!:)
-شهید مصطفی احمدی روشن-
موضوع: "بدون موضوع"
پیری برای جمعی سخن میراند،لطیفه ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند.بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضارخندیدند….او مجدد لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.او لبخندی زد و گفت:وقتی که نمیتوانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید،پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه ادامه میدهید؟گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید.
#تولیدی
#به_قلم_خودم
#طلبه_نوشت
خوب شوهرداری کردن یعنی چه؟
ای بابا! دلت خوش است. هزار مصیبت از دست اخلاق و رفتار مردها داریم همین برایمان بس است دیگر چه نیازی به طرح این مسائل …. ؟!
امروزه
اگر از بسیاری از زنان مومن جامعه اسلامی سوال شود که چه آرزویی دارید؟ خیلیها رسیدن به مقام شهدا را آرزو دارند اما چگونه این امر امکان پذیر است؟
عدهای از زنان نزد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) شِکْوَه کردند که:
چرا برای مردان فضیلتهای بسیاری قرار داده شده مثل جهاد و شهادت … ولی ما از آن محروم هستیم؟
پیامبر خدا فرمودند:
#جهاد #المرأة #حُسن #التَّبعُّل
جهاد زنان خوب شوهرداری کردن است.
براستی خوب همسرداری چه خصوصیتی است که از زن، یک مجاهد فیسبیلالله میسازد و او را بهشتی و زهرایی میکند؟
در اصل این جهاد دقیقا با همان مجاهدت و سختی و رنج میدان دفاع از دین برابری میکند. چرا؟
زیرا تعبل یعنی پذیرفتن مرد و همسر در شرایط سخت و غیر قابل پیشبینی نه فقط در روزهای آرامش و جوانی و سلامتی!
آن مقامی که پیامبر خدا برای دخترش پسندید، و چهره حضرت و سرور بانوان دو عالَم از اینکه، او را برای بر سر نهادن مدال افتخار مادری و همسری برگزید، گشاده شد و خدای را سپاس گفت اما چه همسری؟
همسری که همیشه در رکاب پیامبر خدا آمادهباش بود و هرگاه به خانه میآمد بانوی بهشت! آنچنان با او رفتار مینمود که آثار خستگی و رنج جهاد را از چهره مبارک حضرت میزدود و بارها اتفاق افتاد که با اندک امکاناتی سدّ جوع میکردند و ….
آیا
ما در زندگی این چنین هستیم!
بله! هستند مردهایی که بویی از انسانیت و معرفت نبرده و زن را چون بردهای بیش نمیدانند اما:
روی سخن ما با زندگیهای عادی و معمولی و نحوه سازش و تحمل و بردباری توام با خوشرفتاری در مراحل سخت زندگی اعم از بیماری و نداری و هزاران گرفتاری دیگر است و در چنین شرایط است که اگر زن، همسر خود را دریابد و او را ملامت و سرزنش نکند و آزار ندهد، جهادی به تمام معنا در راستای خواسته پیامبر اسلام انجام داده و چنین زنی کمترین جایگاهش بهشت مادی و بالاتر از همه همجواری با شهداست.
پس به قول شهدا:
تا مثل شهدا زندگی نکنیم شهید نمیشویم.
و جهاد و شهادت ما در تربیت فرزندان صالح و تدبیر امور منزل به احسن وجه است آنگونه که، مادران بزرگوار شهدا این راه را با حفظ و رعایت اخلاق دینی، سالیان سال در زندگی خانوادگی خود پیموده و بدون اهمال و سستی در انجام وظایف تربیتی و خانهداری، یا به شهیدان چشم براهشان پیوسته، و یا همچنان در حال مجاهدت در این میدان خطیر تربیت و معنویت ادامه راه میدهند.
من الله توفیق
شب غمانگیزی است که بغض در هوایش جاری و گواه غمی بزرگ برای اهل زمین است؛ فضای شهر آکنده از عطر یاس شده و مدینه در بُهت و ناباوری به سوگ پارهی تن پیامبر(ص) نشسته…
امشب علی مرتضی(ع) قامت کبود و رنج کشیدهی زهرا(س) را، همچون یاسی پرپر شده به خاک میسپارد تا اولین شهیدهی گمنام زمین، آوازهی مظلومیت، نجابت و حیا و عصمتش، تا قیامت در تاریخ ماندگار باشد.
همان دردانهی پیامبر اکرم(ص) که فرموده است:«پدرم، رسول خدا(ص) به من فرمود: ای فاطمه(س)، هر کس بر تو درود بفرستد، خداوند او را میآمرزد و در هر جای بهشت که باشم، او را به من ملحق می سازد.»
اما چه کردند با او بعد از پیامبر(ص)؟
و حال با رفتن اوست که نه تنها فرزندان علی(ع) بلکه جهانی طعم یتیمی حضورش را خواهد چشید …
و چه مادرانه در سخنرانی اش درباره فدک ما را سفارش فرمود که: … خداوند را برای عظمت و نورش ستایش کنید. هر کس که در آسمان ها و زمین است برای رسیدن او در پی «وسیله» است. ما در میان بندگانش «وسیله» اوییم و ما خواصّ اوییم و ما جایگاه قدس اوییم و ما حجّت او در غیب اوییم و ما وارثان پیامبران او هستیم.
فاطمه(سلاماللهعلیها)؛ حوریهای آسمانی بود که زمین برای عظمت وجودش ظرفیت نداشت و بهشت بیتاب دیدار رویش بود. همانگونه که پیامبر اکرم(ص) فرمود:«نور دخترم فاطمه (س) از نور خداست، و دخترم فاطمه (س) برتر از آسمانها و زمین است.»
و حال با شهادت گوهر وجودش، فاطمیه در دلهای ما به تکرار میرسد و بیرق عزای او توتیای چشمهایمان خواهد شد.
امید که بلندای روح مطهرش مادرانه دلهای اسیر دنیای ما را اذن رهایی و سعادت ببخشد …
زهرا مرادوند
بادصبا
59, 70, 70); font-family: FontAppBadesaba; font-size: medium; text-align: center;">
#تولیدی
#به_قلم_خودم
#فاطمیه
به ظاهر سرگرم زندگی روزمره هستم اما دلم پای آن در چون شمع میسوزد و آب میشود.
گاه از خود میپرسم عشق من به اعتقاداتم تا چه حد است؟ و جواب درست و حسابی برایش نمییابم اما فاطمیه که میشود قلبم بدجور به لرزه درمیآید و پرده از محبت درونیام به ام الائمه برمیدارد.
من عاشقم بدون آنکه خودم بدانم چرا؟
آیا این حب و بغض الهی را بیجهت به ما بخشیدهاند؟ یقینا نه! پس علت چیست؟
دلیل آن را باید در عشق و ارادت بانوی معرفت به مولایش جستجو کرد که نه تنها زندگی دنیاییاش را فدای امیرالمومنین نمود بلکه، با وصیتش مظلومیت مولا و ارزش دفاع از ولایت را به رخ عالَم کشید.
براستی چرا حضرت! قبر گمشده را وصیت و انتخاب کرد؟ آیا منفعتی برای او داشت؟ آیا برای رسیدن به اهداف خودش بود؟ نه!
حضرت با این عمل هوشمندانه خود، به همه آدمها و همه دورانها فهماند که:
علی ولیالله! آنقدر مظلوم بود که حتی قبر همسرش باید مخفی باشد چرا؟
برای اینکه دشمنان حتی از توجه مردم به بقعه و بارگاه شهیده مولا هم هراس داشتند که مبادا مرکز ترویج ولایتمداری شود و علی (علیهالسلام) را که محبوب قلوب مومنین بود، عزیزتر گرداند و این رشته پیوند ولایی، کار دست دشمن بدهد.
این نقش حب ولایت است که از ذرات خاک بارگاهش هم وحشت دارند چرا؟
چون این قبله و بارگاه، پای آدمی را از رفتن به سوی مغضوبین و ضالین بازمیدارد و همانجا بر سر تربت مطهر سیده نساء العالمین، دلت را میرباید و جذب ابهت و محبت خود میکند.
همان جاذبهای که بعد از قرنها، هیچ دشمن خونخوار و غضب آلودی، نتوانسته نورانیت آن را نه خاموش بلکه کم نماید و این صراط مستقیم تا ظهور دولت یار ادامه دارد و همه نقشههای معاندین و بدخواهان ولایت را زمینگیر و منکوب خواهد کرد انشاءالله.