#تولیدی
#به_قلم_خودم
مجلس «بله برون» بود. ثنا بانو بزرگ فامیل در صدر مجلس روی صندلی چوبی نسبتا قدیمی نشسته و از پشت صفحه شیشه ای عینک ذره بینی اش، همه را زیر نظر داشت.
خانواده عروس و داماد منتظر بودند تا نتیجه حرف و بحث ها و چانه زنی ها را در باره تعداد سکه ها بدانند. آن هم دقیقا روزهایی که اوج قیمت طلا بود و پدر داماد از یک طرف به فکر سر و سامان دادن به زندگی تنها پسرش بود و از طرفی به فکر هزینه سنگینی که باید به عهده می گرفت.
بعد از ساعتی، صدای یا الله یا الله یکی از فامیل عروس خانم، از پشت در شنیده شد که خانواده آقا داماد بیایند تا میزان مهریه تعیین شده را در بین حضار اعلام کنند.
بهجت خواهر بزرگتر داماد ایستاد و بعد از سلام و صلوات اعلام کرد:
میزان مهریه 313 سکه به تعداد یاران امام عصر علیه السلام.
هنوز کلامش تمام نشده، مهربانو که به عنوان واسطه طرفین دعوت شده بود از پای صندلی ثنا بانو بلند شد و گفت:
«لطفا به آقایون بفرمایید چند تا از اعمالتان مورد رضایت آقاست که برای تعیین مَهر فقط به اسم یارانش، می برید و می دوزید؟»
با صدای مهربانو، همهمه ای بین همه میهمانان شروع شد و هر نفری یک نظری می داد و قرار شد نماینده آقایان، گزارش را ببرد و جواب محکمه پسندی هم بیاورد.
دوباره بعد از چند لحظه، همان آقا که گویا عموی عروس خانم بود یا الله کنان آمد و به طوری که همه بشنوند از طرف بزرگترهای فامیل گفت:
«ای بابا! حالا مهریه را کی داده کی گرفته؟ اصلا برای اینکه فکر همه راحت شود به جای 313 سکه، اعلام می کنیم 310 سکه! خوبه دیگه؟ حرفی نیست؟»
هنوز خان عموی عروس جواب را نگرفته که معصومه خانم دختر عمه ی داماد ایستاد وسط مجلس و گفت:
«بابا! از من بپرسید مهریه را کی داده و کی گرفته؟ من بیچاره که با هزار بدبختی پسرم را داماد کردم و صد سکه مهریه را بعد از اختلاف بر سر تجملات و خانه و ماشین فلان مدل و نهایتا طلاق با یک دختر بچه، روزها تو خانه های مردم کار می کنم و هر ماه تحویل به اصطلاح عروسم می دهم! تو را خدا جمع کنید این بساط را.»
هر چند آن شب مجلس مهر برون بی نتیجه خاتمه یافت اما یک هفته بعد در فامیل طرفین این خبر به گوش رسید که:
«برای مقابله با بدعت مهریه بالا و توافق طرفین، به نیت چهارده معصوم 14 سکه تعیین شد و عروس و داماد از والدین و همه میهمانان خواهش کرده اند که در حد توانشان به ازدواج جوانان فامیل کمک کنند و جالب تر آنکه عروس خانم با حمایت داماد آینده، به معصومه خانم قول مساعدت دادند در پرداخت مهریه اجباری فرزندش کمک کارش باشند.