مدتی بود که شیخ دیرتر از همیشه برای تدریس حاضر میشد. برای همه عجیب بود، سابقه نداشته که شیخ الفقهاء و المجتهدین در کارش بینظمی باشد او برای لحظه لحظه وقت خود و شاگردانش ارزش قائل بود و همیشه با دقت نظر و نظم خاصی کار تدریس را انجام میداد.
تا اینکه:
عدهای از طلاب تصمیم گرفتند علت ماجرای دیر آمدن استاد را بدانند. چند نفری برنامههای استاد خود را دنبال کردند بلکه به نتیجه برسند.
با تعجب مشاهده کردند که ایشان قبل از ورود به جلسه درس به یک طلبه جوان تازه وارد درس مقدماتی میدهد! نزد استاد رفته و علت را جویا شده و شیخ در جواب فرمودند:
این جوان طلبه نزد من آمده و گفته: به هر کس مراجعه میکنم و میگویم من دوست دارم طلبه شوم و نیاز به آموزش مقدمات دارم هیچکس راضی نمیشود به من درس بدهد و من (شیخ انصاری) به او گفتم:
خودم هر روز قبل از جلسه تدریس به شما آموزش میدهم.
و این بود راز دیر آمدن شیخ اعظم (رحمتاللهعلیه) به کلاس درس و نشانی از بزرگواری و تواضع و اخلاص آن عالِم بیبدیل که همه کارها و امور زندگیش فقط برای رضای خدا بود و بس.