نخلستان
نخلستان ، نماد ایستادگی و مقاومت







شهریور 1403
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            





گمنام یعنی کسی که حتی دنیا را به اندازه یک نام هم نمی خواهد



جستجو







موتور جستجوی امین





شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            



شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            



پلاگین


تقویم جلالی جهرم




 
  صیاد ...

از شهید صیاد شیرازی پرسیدند رمز موفقیت شما در زندگی چه بود؟ گفت: من هر موفقیتی به دست آوردم از نماز اول وقتم بود.

موضوعات: بدون موضوع
[جمعه 1403-06-23] [ 12:44:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


   عسگر یا عسکر ...

1. عسگری به معنای عقیم و بی‌دانه است؛ همانطور که انگور عسگری به جهت بی دانه بودنش به این نام مشهور شده است. لذا دشمنان از این شهرت برای اثبات عقیم بودن امام و عدم وجود امام زمان استفاده میکرده و میکنند!

2. در حالیکه عسکر محله‌ای بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت.

3. خلفای عباسی برای زیر نظر داشتن فعالیت‌های فرهنگی، علمی و سیاسی امام هادی(علیه السلام)، آن حضرت را در سال 236 ه.ق از مدینه به سامرا انتقال و در محله عسکر سکونت دادند. چون امام حسن عسکری (علیه السلام) و پدر بزرگوارش امام هادی(علیه السلام) در محله عسکر قرارگاه سپاه در شهر سامرا زندگی می‌کردند، به « #عسکری » لقب یافتند و این لقب مشترک بین آن حضرت و پدرشان امام هادی(علیه السلام) است و آنها را عسکریین گفته‌اند.

4. اگر بنا بود این لفظ به (گاف) نوشته یا تلفظ شود، باید امام هادی نیز عقیم می‌بود و از نعمت فرزند محروم تلقی میشد.

5. از سوی دیگر عسکر لفظی عربی است و اصولا در زبان عربی حرف گاف وجود ندارد. پس آنچه صحیح است، عسکری (با کاف) است، نه عسگری (با گاف).

6. در به وجود آمدن شایعه عقیم بودن حضرت، عوامل مختلفی چون خلفای عباسی، جعفر کذاب و فردی به نام زبیری تاثیری به‌سزا داشتند.

موضوعات: بدون موضوع
 [ 12:43:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  انتظار ...

امشب با عروج و شهادت امام حسن عسکری(علیه‌السلام) است که خانه‌اش از مهجوریت برون خواهد رفت و از چنگال اختناق و خفقان رها خواهد شد و به آغوش پروردگاری خواهد شتافت که تمام عمر با او انس و الفت داشت.

از همین روی بود که فرمود:«هر كه با خدا همدم شود با مردم خو نگيرد.»

با شهادت جانسوز امام حسن عسکری(ع) است که مشعل هدایت به دستان مهدی(عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) می‌رسد تا نهم ربیع الاول میعادگاه تجلی حاکمیت مستضعفان بر جهان و طلیعه‌ای نویدبخش برای شکست ظالمان تاریخ باشد چرا که پروردگار هیچ‌گاه زمین را از داشتن حجت و راهبری فرزانه و باعصمت محروم نخواهد کرد.

همانگونه که مهدی موعود(علیه‌السلام) فرموده است:«زمین از حجّتی آشکار یا نهان، خالی نیست.»

وحال قامت هاشمی و صلابت حیدری اوست که ردای «امامت» می‌پوشد تا قصیده‌ی دلگیر «انتظار» را در پس پرده‌ی غیبت بسراید و واژه واژه دلتنگی را در غروب جمعه‌های مسلمانان، هجی کند تا ما را دست به دامان «ندبه‌های» تعجیل‌اش کند.

و باز فرموده است:«چگونگی بهره‌مند شدن از من در روزگار غیبتم همچون بهره‌مند شدن از خورشید است، آنگاه که در پس ابر از دیدگان پنهان می شود.»

مهدیا…

بیا و هجران غیبتت را که دل‌های منتظران را به اسارت برده، نوید رهایی بخش و با گوشه چشمی محنت طولانی این ندیدن‌های رخسارت را بر دیدگان صدچاک ما، التیام ده…



زهرا مرادوند 
بادصبا






59, 70, 70); font-family: FontAppBadesaba; font-size: medium; text-align: center;">

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1403-06-22] [ 02:40:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  گرفتاری ...

 امام عسکرى علیه السلام :
ما مِن بَلِیّةٍ إلاّ وللّه ِ فیها نِعمَةٌ تُحیطُ بِها .
هیچ گرفتارى و بلایى نیست مگر آن که نعمتى از خداوند آن را در میان گرفته است .
بحارالانوار جلد 78 ص 374 ح 34

موضوعات: بدون موضوع
 [ 12:28:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  داستان ...

یکی از طلاب حکایت کرد: که در صحن امام حسین (علیه السلام) نزدیک درب تل زینبیه، نشسته بودم و مردی در کنارم ایستاده بود.

مرحوم آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی (ره) با اصحابش، از حرم مقدّس امام حسین (علیه السلام) خارج شد و از درب تل زینبیه صحن مطهر را ترک گفت.

مردی که کنارم ایستاده بود آهسته گفت بروم و سیّد را کنار گوشش دشنام گویم و به دنبال سیّد حرکت نمود.

لحظاتی نگذشت که مرد دشنام دهنده با چشم گریان برگشت، علتش را پرسیدم: پاسخ داد من سیّد را تا درب منزل دشنام دادم،

امّا وقتی به درب منزل رسیدم سیّد فرمود: همین جا توقف کن من با شما کاری دارم و داخل منزل شد،

طولی نکشید از منزل خارج شد و فرمود: این پولها را بگیر و هر وقت تنگدستی به تو روی آورد به ما مراجعه کن و آماده که هرگونه دشنام و ناسزایی را بشنوم، لکن استدعای من آن است که عرض و ناموس مرا مورد دشنام قرار ندهی.

دشنام دهنده می‌گوید: چنان این کلمات پیامبر گونهٔ سیّد در من اثر عمیقی به جای گذاشت که نزدیک بود قالب تهی نمایم، اشک چشمان مرا گرفت و رعشه بر اندامم افتاد همان طوری که مشاهده می‌کنی.

📔 یکصد داستان خواندنی (آیة الله حسینی شیرازی)، ص٣5

موضوعات: بدون موضوع
 [ 12:26:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

 
مداحی های محرم