نخلستان
نخلستان ، نماد ایستادگی و مقاومت







تیر 1403
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          





گمنام یعنی کسی که حتی دنیا را به اندازه یک نام هم نمی خواهد



جستجو







موتور جستجوی امین





تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          



تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          



پلاگین


تقویم جلالی جهرم




 
  حاتم طائی بُوَد ریزه‌خور خوان تو ...

#تولیدی

#به_قلم_خودم

آغوش پیامبر خدا، مأوا و جایگاهش بود و حجره رسول‌الله، مکتب خانه و سرای رشد و تربیتش!
روزی یکی از یاران، از شدت علاقه و احترام نبی‌الله به این کودک سوال نمودو پاسخی بدین مضمون شنید که:
او را بسیار تکریم می‌نمایم چرا که در آینده بین مسلمانان، وحدت و اخوت ایجاد می‌کند و مسلمانان را از فتنه‌ای بزرگ در امان می‌دارد!
براستی آن فتنه بزرگ چه بود؟ و چگونه سبط اکبر پیامبر رحمت، مانع رخ دادن آن شد؟

آیا فقط کرامت و بخشش‌های بیکران آن حضرت، دلهای مردم را به هم پیوند می‌داد؟ یا اینکه صفات برجسته‌تری هم، این رویداد عظیم و ماندگار تاریخی را رقم زد؟

در باب کَرَم و احسان آن حضرت همین بس که، بر درِ خانه خود می نشست تا مبادا سائلی محروم بازگردد و یا اموالی را که چندین بار بین خود و خدایش تقسیم نمود و در راه رضایتش، صرف می‌نمود!

آری! او کریم اهل بیت بوده و هست و هرگز دست رد به دعا و خواهش بندگان خدا نزده و گویا هر آن، منتظر ندای حاجت‌مندان و گرفتاران است:

حاتم طائی بُوَد ریزه‌خور خوان تو
زاهد و عارف همه مست ز احسان تو

صاحب جود و کَرَم ای حسن مجتبیٰ
سائل و درمانده‌ایم! دست به دامان تو

اما آن شاخصه برتر در وجود منحصر بفرد آن امام همام چه بود؟

مولای متقیان را با خنجر زهرآلود کینه و بغض و عداوت، به شهادت رسانده و جامعه در اوج فقدان شیعیان خالص و ناب، به جز معدود افرادی که مانده‌اند، به سر می‌برد.
جامعه اسلامی نیاز به ایجاد بنیادی نو و تربیت نیروهایی متعهد و مقاوم دارد از جنس عمار و ابوذر و مالک اشتر!
اما تا دلتان بخواهد فرماندهان نفاق و بندگان زر وسیم، در میان مردم رخنه و نفوذ کرده و ایمان‌های بی اصل و ریشه و ظاهری را از دلهای سیاه شهرت‌طلبان و مقام پرستان، ربوده است.

از آن طرف دستان فریب و نیرنگ معاویه، با لشکر‌کشی و اعلام جنگ، به قصد متلاشی نمودن لشکر اسلام و تشیع، در حال تعدی و ایجاد رعب و وحشت در بین پیروان رسول‌الله است!

مردم به امام روی آوردند که:
یا‌ابن‌رسول‌الله! آیا از معاویه و انبوه لشکریانش می‌هراسی یا به ما اعتماد نداری؟
امام (مضمون) فرمود:
نه از مرگ می‌هراسم و نه دلبستگی به دنیای شما دارم بلکه، هر آینه روزی را می‌بینم که فرماندهان‌تان تسلیم جاه‌طلبی و هوای نَفْس معاویه شده و پشت پا به عقاید جدم رسول خدا زده و مردم نیز از هول و هراسِ تزویرهای منافقانه بنی‌امیه، هر یک به گوشه‌ای گریخته و از معدود شیعیان و یاران اهل بیت (سلام‌الله‌علیهم) نه وارثی مانده و نه یار و یاوری، و اسلام و تشیع برای همیشه از صحنه زمین محو خواهد شد!
اما:
برای آنکه ذریه فرزند علی‌ابن ابیطالب (علیه‌السلام) و وارث شجاعت و غیرت او را بشناسید! پس از اتمام حجت با شما، افرادی چون اشعث را با لشکریانی به سوی معاویه می‌فرستم و خود نیز با یاران اندک خویش براه می‌افتم.
اما:
معاویه، فرماندهان به ظاهر مسلمان و در عمل ریا‌کار را با اسلحه حرص و طمع و وعده و وعیدهای بدون ضمانت اجرایی واقعی، فریب داد و آنچه را امام وعده داده بود، به عیان دیدند و امام ماند و یارانی اندک.
لذا:
معاویه که در مکر و حیله، مانند نداشت، آخرین گزینه را بنام صلح و اصلاح‌طلبی، انتخاب و به امام پیشنهاد نمود.
اما:
تکلیف امام پس از آزمودن و پرده برداشتن از چهره نفاق و دنیا‌طلبی مردم چه بود؟
معاویه امام را در مقابل عمل انجام شده قرار داد و صلح‌نامه تحمیلی خود را به امام عَرضه کرد به شرط آنکه تعهدات امام را بپذیرد هر چند که:

امام فرمود (مضمون):
بخدا قسم می‌دانم که معاویه به هیچیک از تعهدات خود، عمل نخواهد کرد و من را که امام مسلمین و خواستار برقراری صفا و عزت و آرامش، در بین مسلمانان هستم را، در شرایطی قرار داده که برای جلب رضایت الهی و مصلحت شیعیان و باقی ماندن دین جدم رسول خدا، به این صلح اجباری، تن می‌دهم و با صبر و ایثار و شجاعت، مکر و حیله دشمن را ناکام می‌گذارم و سیاست قلع و قمع شیعیان را، همچون داغی سنگین و ننگین بر دل بنی‌امیه می‌گذارم.
و
اینگونه امام فرصت یافت تا نسلی از جنس یاوران امیر مومنان و خاتم‌المرسلین، تربیت نماید.
و
با بذل و بخشش و مبارزه با قدرت‌طلبی و زراندوزی، دلهای مستعد و آماده را به اسلام ناب متمایل کند، و تداوم‌بخش زنجیره تمدن بزرگ اسلامی و نبوی باشد و اگر چنین صبر و استقامت و بصیرت و سیاست مقتدرانه‌ و مدبرانه‌ای از سوی امام گرفته نمی‌شد شاید امروز آثاری از دین و دیانت و تشیع و وحدانیت، چیزی جز نامی بیش، نمانده بود!

موضوعات: بدون موضوع
[شنبه 1399-02-20] [ 05:30:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو] 
5 stars

سلام مهتاب عزیرم
چقدر زیبا و توانمند عصر غربت امام حسن را همراه بصیرت بالای ایشان را به تصویر کشیدی و کربم بودن ایشان که ما را امیدوارانه چون سائلی درمانده به در خانه ایشان کشانده شرح دادی

اجرت با کریم اهل بیت
بسیار عالی

1399/02/25 @ 03:06
پاسخ از: مهتاب [عضو] 
مهتاب

سلام دوست عزیزم
ممنون که مطالعه نمودید
امیدوارم اجر و پاداش دنیایی و اخروی قلم خوبتان را از دستان مبارک کریم اهل بیت دریافت نمایید
ممنون از مشارکت و ابراز محبت شما خواهر خوبم

1399/02/25 @ 05:12
نظر از: مریم [عضو]
5 stars

سلام مهتاب‌ جان، عيدت مبارك :)
ماجور باشي

1399/02/21 @ 07:59
پاسخ از: مهتاب [عضو] 
مهتاب

سلام دوست عزیزم
عید شما هم مبارک باشه
اجر شما هم با کریم اهل بیت انشاءالله

1399/02/24 @ 01:09


فرم در حال بارگذاری ...


  نذر ماندگار ...

#تولیدی

#به_قلم_خودم

#پویش #مردمی

از دار دنیا مال و اموال چندانی نداشت جز همین زندگی ساده تک‌نفره که آنهم سهم وارثان بود و چند صباحی اجازه داشت در آن خانه زندگی کند.
گاهی:
خود را سرزنش می‌کرد که ای کاش تا سر سفره پدر و مادر بودم، همان روزهای اول جوانی به یکی از خواستگاران جواب مثبت داده و شاید تا الآن صاحب چند تا بچه قد و نیم قد بودم.
و:
گاهی چهره به نظر مردم! نازیبایش را؟! به ذهن می‌آورد که:
دیگر کی حاضر به زندگی با من می‌شود، آنهم با این قیافه و شرایط زندگی‌ام؟!
اما:
سرزنش همسایه‌ها بیشتر آزارش می‌داد که:
در ازدواج تو، گرهی سخت افتاده که تا تغییر نکنی و اوضاعت را سر و سامان ندهی، درست نمی‌شود!
و
اعظم با تردید و اضطراب جویا شده بود که مثلا چه تغییری؟
یکی می‌گفت:
ببین دخترجان! مردم این دوره عقلشون به چشمان‌شان هست، خب ظاهر و نمای خانه شما را که می‌بینند، حتی رغبت زنگ زدن هم از دست می‌دهند!!!
و
آن یکی اظهار نظر می‌نمود که:
آخه این همه دختر خوشرنگ و لعاب تو کوچه و خیابانه! کی میاد سراغ تو؟ لااقل یک عمل زیبایی شاید بتواند گره کور زندگی‌ات را باز کند!
و
عده‌ای افاضه می‌فرمودند:
عزیز من! این حقوق ناچیز پدری‌ات که برای وارثان نیست، برو حداقل یک دست مبلمان و سرویس ناهار‌خوری، یا یک ظرفشویی که خیلی اسم و رسم دارد! بخر و خودت را از این بدبختی خلاص کن!
و
عده‌ای هم مراجعه به فال‌ و دعا نویس را پیشنهاد می‌دادند بلکه گره از بخت بسته باز شود!
…..
نیمه رمضان بود و اعظم در تنهایی خویش‌، بساط افطاری ناچیزش را گسترده و به پخش اخبار و تصاویر #پویش‌های #مردمی از تلویزیون نگاه می‌کرد و در دل با خدای خود می‌گفت:

بارالها!
تو خوب می‌دانی که من در خلقت خود نقشی نداشته و یقین دارم که در آفرینش تو، عیب و نقصی نیست مگر اینکه … و من را نیز سالم آفریدی و نعمت ایمان و پدر و مادر مومن و صالح دادی!

خدایا! من نه تنها حرفهای پوچ یک عده نادان را نمی‌پذیرم بلکه،
تو را شاهد می‌گیرم که من به دلیل مراقبت از پدر و مادر پیرم، ازدواج ننمودم ولی اکنون که طعنه‌های مردم، زندگی را بر من سخت نموده، تو را به #کریم #اهل #بیت قسم می‌دهم که از این گرفتاری نجاتم دهی!

اعظم با چشمانی اشکبار به سراغ صندوقچه یادگاری مادر رفت و تنها سرمایه‌ای را که به ارث برده بود یعنی، فرش کوچک دستبافت و باارزش و گرانبهای مادر را که برای روز مبادا گذاشته بود، در کادویی پیچید و روی آن نوشت:

نذر نیازمندان

به دوستش منصوره که در زمینه پویش‌های مردمی و پخش نذورات فعال بود تلفن زد و از او خواست یک نفر را برای تحویل تنها یادگار مادر بفرستد…..

اعظم آرام و سبک شده بود و حرفهای عوامانه و مسخره دیگران برایش بی‌ارزش!

جالب بود زمانی که یکی از اهالی همان محل، برای پسرش که فقط شش ماه در عقد دختری به اصطلاح مد‌روز بوده و، از سر ناسازگاری کار به جدایی کشیده، به خواستگاری اعظم آمد که البته:

پسر خوب و عاقل و باایمانی بود که، به اصرار خانواده‌اش با دختری پر‌افاده و آبرنگی! شده ازدواج می‌کند و خدا را شکر خیلی زود متوجه سوء تربیت او شده و از او جدا می‌شود، و به مادرش پیشنهاد انتخاب دختری از جنس صفا و یکرنگی و محبت و همدلی و ایثار را می‌دهد. و مادر محمود بلافاصله به فکر صبر و متامت اعظم در محافظت از والدینش می‌افتد، و او را بهترین گزینه برای همسری فرزندش می‌داند.

موضوعات: بدون موضوع
 [ 05:29:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو] 
5 stars

چقدر جذاب داستان را شرچع کردی و قدم قدم ما را کشاندی به سرچشمه کرامت و بخشش امام حسن مجتبی
احسنت به قلم پر توانت

1399/02/25 @ 03:10
پاسخ از: مهتاب [عضو] 
مهتاب

سلام شیدا جان
ممنون از لطف شما
احسنت بر شما عزیزم که با آن مطالب جذاب و دلنشین‌تان دلها را جذب معنویت و بندگی خدا می‌نمایید

1399/02/25 @ 05:07
نظر از: مریم [عضو]
5 stars

بسيار زيبا :)

1399/02/21 @ 08:03
پاسخ از: مهتاب [عضو] 
مهتاب

سلام ممنونم مریم جون محبت دارید به وبلاگ ما سر زدید فدای معرفت شما

1399/02/24 @ 01:07


فرم در حال بارگذاری ...


  افضل الاعمال ...

#تولیدی

#به_قلم_خودم

#انتظار_چیست

#منتظر_کیست

زمانی که منتظر یک میهمان عزیز هستیم هم ما در حال تدارک و فعالیتیم و هم میهمان در حال تلاش و کوشش است .
🌲 🌲 🌲 🌲 🌲 🌲 🌲 🌲
انتظار یک هدف و انگیزه دوطرفه است که از یک سو منتظران باید خود را به زیور اخلاق و عمل صالح بیارایند و از سوی دیگر ، منجی عالم در حال توسل و دعا و توجه و رسیدگی به اوضاع دوست دارانش می باشد. کما اینکه حضرت حجت عج الله تعالی فرجه الشریف فرموده اند :
“ما از احوال شما
آگاهیم و در رسیدگی به شما کوتاهی نمی کنیم “
🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺
در مکتب تشیع ، انتظار ، یک همایش سبز و پرطراوت و امید بخش جهانی است که یأس و ناامیدی در این فرهنگ معنا و مفهومی ندارد .
برخلاف معاندان و منکران ولایت که سعی دارند با استفاده از حربه های گوناگون از جمله عقاید انحرافی غرب گرایان ، نسل مؤمن و انقلابی را افسرده و ناامید معرفی کنند ، اعتقاد به ظهور نه تنها خط بطلان بر این طرز فکر منحط و فرسوده می کشد بلکه ، با توجه به قضیه ” رجعت ” که اصلی انکار ناپذیر در فرهنگ شیعی است ، تداوم امید حتی پس از مرگ را نیز رقم می زند .
امروزه دشمنان کج فهم و بداندیش با ایجاد رعب و وحشت ، سعی دارند مسئله ظهور را ، امری تهاجمی و منفی جلوه دهند و حال آن که این جهاد مهدویت در قبال ستمگران و زور مداران است نه منتظران حقیقی !
🍀 🍀 🍀 🍀 🍀 🍀 🍀 🍀
و اما منتظر باید بداند
که انتظار به معنای انفعال و بی تحرکی نیست . بلکه جهادی مضاعف لازم است تا هم آحاد افراد جامعه به مرحله آمادگی برسند و هم جامعه به مرحله ای از رشد و بالندگی برسد که با تمام قوا به استقبال ظهور برود .
🌍 🌍 🌍 🌍 🌍 🌍 🌍 🌍
عده ای معتقدند که چون برای قبل از ظهور ، علامات و فتنه های گمراه کننده و متعددی ذکر شده پس ناچاریم به این بلایا و آشوب ها تن بدهیم و هیچ اقدام و تبلیغ و امر و نهیی فایده ندارد ! غافل از آن که همان گونه که در روایات و احادیث متعدد ، علائم ظهور در قالب ایجاد جنگ ها و فتنه ها و مشتبه شدن امور و افزایش شبهات و منکرات و فساد و امثال آن ذکر گردیده در مقابل ، روایات مستندی داریم که راه و چاره کار را در دوره آخرالزمان ، در برابر ما قرار می دهد کما این که طبق احادیث ، فرموده اند :
” آن گاه که فتنه ها چون پاره های ابر سیاه به شما هجوم آوردند به قرآن پناه ببرید ” . و این نشانه اعجاز قرآن کریم است که در هر زمان و مکان ” هدی و رحمة للعالمین ” است . ☔ ☔ ☔ ☔ ☔ ☔ ☔ ☔
و حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرمایند :
” به هنگام فتنه چون بچه شتر باشید که نمی توان از او دوشید و نه میتوان از او سواری گرفت “
🚦 🚦 🚦 🚦 🚦 🚦 🚦 🚦
پس ای مردم بدانید که خداوند در هیچ شرایطی ، بندگانش را به حال خود رها نکرده و تحت هر شرایطی ، دین مبین اسلام برای پیروان خود ، برنامه ای کامل و مدون دارد و آن ها را به حال خود رها نکرده است .
لذا این که بعضی بر این باورند که در زمان فتنه ، تکلیف ساقط است ، تفکری غلط است و منظور آقا علی ابن ابیطالب در حدیث فوق ، با بصیرت عمل کردن است نه انزوا و گوشه نشینی و صرفا دعای فرج خواندن ، هر چند که سفارش خود آقا حجة ابن الحسن علیه السلام است که :
” برای گشایش فرج ، زیاد دعا کنید که این امر برای خودتان هم گشایشی در کارها یتان خواهد بود .” (مضمون)
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
پس منتظر واقعی کسی است که امروزه در دوران هجوم فتنه های شرق و غرب و توطئه خائنان و فرصت طلبان داخلی ، وظیفه خود را در قبال ولی امر مسلمین که نماینده بر حق حضرت حجت است ، بخوبی انجام دهد ، بلکه با تمرین و ممارست در زمان غیبت ، خود را برای حضور در زمان ظهور مهیا سازد .
☔ ☔ ☔ ☔ ☔ ☔ ☔ ☔
و اما تکلیف طلبه در جامعه انقلابی ما ، جدیت و پشتکار بیش از پیش در جهت ترویج اندیشه های مربوط به مهدویت و زدودن هر گونه ابهام و شبهه در این زمینه است .
طلبه باید بداند که اگر خداوند لیاقت حضور در ضیافت معنوی ، یعنی حوزه های علمیه را نصیب او گردانیده او نیز متقابلا وظایفی بر عهده دارد که عدم توجه به آن ها ، خسران ابدی را در پی دارد .
🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺
طلبه امروز ، با حضور و مجاهدت در سنگر تهذیب و تعلیم و تعلم از یک سو ، و تبلیغ و پژوهش و حضور در عرصه های مهم و سرنوشت ساز ، دین و وظیفه خود را به صاحب اصلی این خوان گسترده دیانت و معنویت ، ادا نماید .
🍀 🍀 🍀 🍀 🍀 🍀 🍀 🍀
باید بدانیم انقلاب اسلامی زمینه ساز و تمرین بندگی و جهاد علمی و عملی برای زمان ظهور است . اگر در این امتحان سربلند شویم ، به تحقیق معنای انتظار را درک کرده ایم و می توانیم امیدوار باشیم که تداوم گر واقعی آرمان شهدای انقلاب اسلامی هستیم .

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1399-02-16] [ 09:09:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو] 
5 stars

چقدر زیبا نرم نرمک از چشم به راهی و مناظر مهمان بودن و حال و هوا و ویژگی هاش گفتی تا ما رو برسونی به اصل قسه و انتظار برای او
چه زیبا از منفعلانه نبودن انتظار گفتی
و اینچه با هز سختی از جای به ذر نمیره
اصلا گفتن اعمال! یعمی برای انتظار یه سری اعماب اتزمه می خواد
نه فقط گفتم مهدی بیا
ماش در تک تک ویژگی هاموت و با تمرین و‌ممارست در زمان غیبت نقشی در زمینه سازی ظهور داشته باشیم

1399/02/19 @ 06:08
پاسخ از: مهتاب [عضو] 
مهتاب

بله به درستی که انتظار امام یک برنامه دقیق و ظریف عملی و حساب شده هست و به حرف تنها نیست
نظرتون عالی و پسندیده بود موفق باشی دوست عزیزم

1399/02/20 @ 05:44


فرم در حال بارگذاری ...


  اهمیت مشاوره ...

#تولیدی
#به_قلم_خودم
#نهم_اردیبهشت
#روز_جهانی_مشاوره
#و_روانشناسی

🔶 بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم 🔶

🔴 منصفانه نیست که از واقعیت چشم بپوشیم و مناسبت ها و واژه ها را در لفافه ای از تعصبات شخصی به خورد مخاطبان بدهیم!
اما یک سؤال ؟ آیا شایسته است که واقعیتهای تحریف شده و بعضا پوسیده و مضمحل شده را به عنوان حقیقت ناب به جامعه عرضه کنیم؟ 🔴

🔵 هر چه بیشتر در این وادی پر آوازه تفکر می کنم بیشتر به وسعت اندیشه ها و عقاید ناصواب وارداتی به عرصه روان و رفتار آدمی پی می برم ! بنا ندارم همه زحمات دو هزارو پانصد ساله از سقراط تا ویلهلم وونت پدر روان شناسی ، را زیر سؤال ببرم ولی در این رهگذر ، اجحاف و تندروی های فروید و پیاژه و …را هم نادیده نمی توان گرفت 🔵

در شگفتم که یکی چون فروید که روانشناسی و رفتار را فقط از دریچه جنسیت و حیوانیت می نگرد چگونه می تواند به عنوان بنیانگذار این علم الهی که به تعبیر امام خمینی اولین آیات وحی مربوط به او یعنی انسان است ، معرفی شود؟ چه کلاه گشادی غربی ها بر سر علوم انسانی و معارف بشری گذاشتند آنجا که ، هر ایسم و ایستی را بنام علم به مردم غافل فروختند و همه چیز را بنام مکتب و فرهنگ را غاصبانه بنام خود ثبت و ضبط کردند

به جرأت می توان گفت که مشاوره و علم رفتار شناسی قدمتی به عظمت خلقت آدمی دارد و افتخار بالاتر اینکه ، با ظهور دین اسلام و نزول اولین دستور به نبی مکرم اسلام که می فرماید:

إقرأ باسم ربک الذی خلق …
یعنی رسالت با توجه به حیات و رفتار معنوی انسان ، شکل می گیرد و با نزول سوره مبارکه شوری و آیه :
و أمرهم شوری بینهم
اساس مشورت وهمدلی بین افراد جامعه ، بنا نهاده شد و کتابی که راهنمای هدایت خلقت از طرف خالق یکتا و طراح و سازنده بشریت بود ، راه کمال و سعادت دنیوی و اخروی را بر جهانیان گشود و همه مکاتب نظری را در خود هضم کرد

امروزه گرچه در سایه تبلیغات گسترده عمدتا وارداتی ، علم روان شناسی و مشاوره جایگاه ویژه ای یافته ولی آنچه مهم و قابل تأمل است ، احیای علوم انسانی اسلامی است که سر منشأ همه علوم رفتاری و عینی و ذهنی و مادی و معنوی است و هر چند منکر خدمات برخی فلاسفه همچون سقراط و افلاطون و یا نظریات روانشناسانی مانند ثورندایک و پاولف و آدلر و جانسون و دارلی و کافکا و …نیستیم ولی در مقابله با روان شناختی قرآن که شفای همه درد هاست و یا منشور سازنده روحی و جسمی بنام نهج البلاغه و صحیفه سجادیه ، قابل قیاس نیست!
بله ! عده زیادی امروزه به مدد شاخه های مختلف علوم روان شناسی و مشاوره ، راه حل بسیاری از مشکلات خود را می یابند و درمان می شوند ولو موقتا ! اما بررسی تاریخ این علم ، بخوبی بیانگر ضد و نقیض بودن بسیاری از نظریات و نامتعادل بودن آن و عدم کارآیی آن در دراز مدت است!

هر چند که از سال هزار و سیصد و پنجاه ، عملا این رشته به یک درس عمومی دانشگاهی تبدیل شد و کم کم به مدارس و مراکز آموزشی راه یافت اما باید بطور جدی به این پرسش پاسخ داد که کاستی ها و معایبی را که از افراط و تفریط های غربی وارد نظام آموزشی ما شده چگونه و توسط چه کسانی باید اصلاح و تکمیل شود ، البته بحمدالله افراد دلسوز و متعهدی از حوزه و دانشگاه وارد این عرصه شده و موفق هم بودند ولی آیا این حد ، کافی است؟

لازم است طبق فرمایشات امام خمینی و رهبر معظم انقلاب به علوم انسانی و اسلامی که تنها پاسخگوی نیازهای حقیقی مددجویان است ، نگاهی نو و توجهی ویژه معطوف شود و با تبلیغ وسیع ، مزایای این شاخه از علم فطرت پذیر و درمانگر ، برای نسل جدید تبیین شود تا بدانند که انسان را نمی توان همچون موجودی آزمایشگاهی ، به اعتقاد روانکاوان امروز جامعه غرب ، به محک تجربه و آزمون درآورد!

زیرا انسان موجودی الهی است که نه ذهنیت محض است و نه جنسیت و مادیت تام است و نه تجرد خالص!

انسان را بهتر است همان هدیه خداوند به جهان خلقت بدانیم که از عناصر پیچیده و منحصر بفردی خلق شده که جز خالق هستی و کتاب هدایت او ، نه رفتار او را به عینه می شناسند و نه درمان دردهایش را بدون تمسک به قرآن و عترت!

و از همه آنانی که خالصانه و صادقانه راه قرآن را در شناخت بشریت و پاسخ به ندای درونش برگزیده اند ، تبریک می گوییم و برایشان از خداوند منان ، بهترین ها را آرزومندیم

موضوعات: بدون موضوع
[دوشنبه 1399-02-15] [ 03:12:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو] 
5 stars

متن بسیار تأمل برانگیری بود
که با قلم پر توامت به رشنه تجریر دررآچرپی مهتاب عزیزم

1399/02/19 @ 06:11
پاسخ از: مهتاب [عضو] 
مهتاب

سلام شیدا جان
ممنونم از مهربانی‌ات
از اینکه وقت برای مطالعه گذاشتید بسیار ممنون و سپاسگزارم

1399/02/20 @ 05:42


فرم در حال بارگذاری ...


  #معلم#تهذیب#تعلیم ...

#تولیدی

#به_قلم_خودم

#معلم‌#تهذیب#تعلیم

🍀 🍀 🍀 🍀 🍀 🍀 🍀 🍀
درود و سلام خدا و بندگان صالحش بر تو ای مظهر شرافت و نجابت و ای نجات دهنده بشر از ظلم جهالت!
🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺
تو یک بشر معمولی نیستی چرا که خداوند هم به نامت و هم به مرامت قسم یاد کرده است:

الرَّحمن 🔶 علَّم القرآن 🔶 خَلَق الإنسان 🔶 علَّمَهُ‌الْبَیان 🔶
❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤ ❤
اما مقام والای تو به این هم، محدود نمی‌شود چرا که قلم تعلیم و قدم متعالی و هدف نورانی‌ات همه و همه مورد توجه اول مربی جهان خلقت یعنی حضرت ربُّ‌العالمین است آنجا که میفرماید:

ن 🔷 والقلم و ما یسطرون 🔷

🔶 🔶 🔶 🔶 🔶 🔶 🔶 🔶
مقام و منزلت تو، هم به اندیشه ارزشمند توست و هم، به کرامت و عظمت آنچه می‌گویی و می‌نگاری که آن، چیزی جز تزکیه و تربیت و تعلیم نیست.

🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷 🔷
نام مبارک تو یادآور مجاهدت و صداقت و ایثاری است که بهار زندگیت را گُلباران قدم‌های پاک و دلهای روشن فرزندان این مرز و بوم نمودی و راحتی جان را با جهاد علمی فی‌سبیل‌الله معاوضه کردی و آنگاه مفتخر به دریافت مدال پرافتخار معلمی شدی!

🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺
درود خدا بر تو ای انسان رها شده از اسارت زنجیرهای بدعت و کج‌فهمی و بدآموزی که رسالت انبیا را که همان تزکیه و تعلیم است، سرلوحه رفتار و کردار خویش قرار دادی و پشت پا به هر نیرنگ بَدرنگ و ذلت‌بار زدی!

🍀 🍀 🍀 🍀 🍀 🍀 🍀 🍀
و هزاران تعظیم در برابر روح با عظمت و ذلت ناپذیر و ضد‌سازش و تسلیم تو که تهذیب و تحصیل دینی و اسلامی و انقلابی را در جهت تداوم خط و راه شهدا برگزیدی تا بار دیگر، نسلی #سلیمانی پسند را پرورش دهی و پشت پا بزنی به هر چه سند ذلت‌بار شرق و غرب است!

🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
آری معلم! امروز و همه روزهای زندگی، بنام توست که در هیچ صحنه‌ای حتی آنگاه که جانِ عزیزت در خطر ویروسهای بی‌رَحم بود، ما را رها نکردی و از راحتی‌های مُجاز خود بریدی تا نشاط بخش روح و جسم ما در فضای تعلیم مَجازی باشی!

☔ ☔ ☔ ☔ ☔ ☔ ☔ ☔
ارزش و بهای مجاهدت تو را باید خدای کریم هدیه کند که، هیچ تصویر و قلمی را یارای بیان مقام و منزلت شریف تو نیست!

🔶 🔶 🔶 🔶 🔶 🔶 🔶 🔶
خدایا به همه معلمان سرزمینم علم نافع و به همه طالبان حقیقت، اهتمام به دانش و تجربه‌اندوزی و برترین بهره‌وری و توفیق خدمت در راه رضای خودت را عطا بفرما!
🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺

موضوعات: بدون موضوع
[جمعه 1399-02-12] [ 05:50:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: شیدا صدیق «دین آرامشبخش» [عضو] 
5 stars

واای مهتابم پس اینجا فعالی؟ چقدر خوشحال شدم
چه متن زیبایی در مورد مقام معلم نوشتی
عظمت آیات در وصف تعلیم را بیان کردی
از حرمت قلم گفتی
و از تهذیب علاوه بر تعلیم
فوق العاده
بود
هزاران تعظیم به مقام قلم و آنکه آن را به حق و الهی به دست می گیرد.
قلمت توانا دوست فرهیخته من

1399/02/12 @ 20:36
پاسخ از: مهتاب [عضو] 
مهتاب

سلام شیدا جان
به رسم انجام وظیفه می‌نویسیم و لطف و مهر و محبت دوستانی با معرفت چون شما ما را بیشتر متوجه تکلیف و مسئولیت‌مان می‌نماید

انشاءالله که مفید بوده خدا را شکر که شما هم مطلب را دوست داشتید.

1399/02/14 @ 03:48
نظر از: محمدی [عضو] 

خداوند روحش را شاد غریق رحمت کند.

1399/02/12 @ 18:42
پاسخ از: مهتاب [عضو] 
مهتاب

ممنونم بزرگوار از ابراز همدلی شما
موفق باشید

1399/02/12 @ 18:46


فرم در حال بارگذاری ...