نخلستان
نخلستان ، نماد ایستادگی و مقاومت







تیر 1403
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          





گمنام یعنی کسی که حتی دنیا را به اندازه یک نام هم نمی خواهد



جستجو







موتور جستجوی امین





تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          



تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          



پلاگین


تقویم جلالی جهرم




 
  مذاکره ممنوع ...

#تولیدی

#به_قلم_خودم

#کوبنده_ترین_نه_به

#ننگین_ترین_معامله_تاریخ

#تاسوعا

#غیور_کربلا

کویر تشنه و سوزان کربلا انتظاری سرخ را در دل می پروراند. آرزویی که زمان چندانی، برای تحقق یافتنش باقی نمانده بود.

دشمن غدار که حب ریاست و شهوت، پرده غفلتی به بلندای تاریخ در مقابل دیدگانش افکنده، به گمان کور و عقیم خویش، امان نامه را از طرف شیطان برای نورچشم علی ابن ابیطالب (علیه السلام) آورده است.
غیرت هاشمی عباس ابن علی کجا و رذالت و پستی پسر مرجانه حرامخوار و…کجا؟!

علمدار حسین (علیه السلام) از این گستاخی اسیر به ظاهر امیر لشکر زراندوز و خونخوار ابن زیاد، چنان خونش به جوش آمد که اگر فرمان و امر مولایش نبود، همان لحظه با شمشیر حیدریش قامتشان را دو نیم می کرد.

اما آقا ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) امر فرمود:
امشبی را بگو دست از جنگ بردارند که تو می دانی من نماز و تلاوت قرآن را دوست می دارم.
براستی آیا امام و اجازه از دشمن برای تاخیر در شروع جنگ؟ چرا؟

امام که وجه الله است و همه افعال و امورش قربة إلى الله است، فرصتی دیگر به دوست و دشمن می دهد تا اگر ذره ای نور ایمان و حب رسول الله در دل آحادی از لشکریان یزید باقی مانده، خود را از عذاب الیم برهاند و به صف منادیان حق بپیوندد و ….
که روایت شده همان شب، سی و دو نفر از عمر سعد جدا شده و به صف یاران امام پیوستند.

تا نه به امان نامه دشمن نگویی! سردار کاروان عشق، رایت علمداری را به دستت نمی سپارد! اول باید با پای عمل به میدان بیایی تا مولایت به تو اعتماد کند، باید مرز خود را با چهره تزویر و نفاق روشن سازی تا اذن شهادت را بگیری و باید خط قرمز بر معاهده ها و معامله های شرک آمیز دنیایی بزنی تا مولایت، برگ سبز شهادتت را امضا کند.
و این مخصوص کربلا نیست که:
کل یوم عاشورا و کل أرض کربلا

موضوعات: بدون موضوع
[دوشنبه 1399-06-10] [ 01:20:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  چرا فرمود: ما رأیت الا جمیلا؟ ...

#تولیدی

#به_قلم_‌خودم

چرا حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) فرمودند:

ماٰ رَأَیْتُ إِلّا جَمیلاٰ

مگر حادثه کربلا چه پیامدهایی درون خود داشت که حضرت این جمله را فرمودند؟ آیا از دست دادن عزیزترین یادگار رسول خدا و نوادگان شریفش، زیبایی داشت؟
آیا به راه افتادن دریای خون توسط معاندان و دشمنان علی (علیه‌السلام)، جالب و دلنشین بود یا قربانی شدن حجت کبرای اباعبدالله با تیر زهرآگین حقد و کینه و حسد، جلوه جذابی داشت؟
آیا إرباً إرباٰ شدن علی‌اکبر دلنشین بود یا قطع شدن دستان معجزه‌گر علمدار کربلا؟ چه بگویم؟ کدام صحنه جمیل بود و تماشایی؟ و سخت‌تر و بالاتر از همه، آیا ریختن خون امام جامعه و مرکز ثقل ولایت اهل بیت، دیدنی و دلربا بود یا قضیه چیز دیگری است؟!

حضرت نفرمود: همه چیز زیبا بود یا از دست دادن هفتاد و دو عزیز و حافظ دین گوارا بود نه، بلکه ابراز کرد که:

من جز زیبایی ندیدم! چرا؟

این نگرش بازمی‌گردد به میزان عقیده و انگیزه و هدفمندی در تلاشی مقدس و والا که حتی جانفشانی و ریختن خون بهترین اولاد آدم در آن، تبدیل به شاهکار زیبای خلقت می‌شود اما:
آن هدف چیست که تا این حد، جان نثاری می‌طلبد و صغیر و کبیر را به سوی ندای هل من ناصر ینصرنی می‌کشاند و اوج عشق بازی را رقم می‌زند؟!
این:
هدف برخاسته از دل تربیت یافتگان در دامان رهبر رسالت، و دامن ام ابیها و شیر شجاع سنگر عدالت و ایثار و نتیجه کرامت صاحب فیض و احسان حَسَنی است.
آری!
کربلا هر خونی را نمی‌طلبد، هر قربانی را نمی‌پذیرد، هر از راه رسیده‌ای را به محفل شیدایی عاشقان شهادت و جانبازی، راه نمی‌دهد….
کربلا! برای میدان کارزار، اول به دل و نیت و عزم و اراده مریدان، نگاه می‌کند و بعد انتخاب می‌کند.

کربلایی‌ها، همه مورد تایید و قبول آقا سیدالشهدا بودند، مگر هر از راه رسیده‌ای لیاقت قربانی شدن در راه حسین زمانه را دارد؟ هرگز!

زمانی حسینی می‌شوی که اول کوله‌بارت لبریز از*اخلاص و توکل* به خدای متعال باشد و ذره‌ای شک و تردید در خانه دلت، در برابر امام و مولایت رخنه نکرده باشد و الا باید بازگردی هرچند به ظاهر عاشق باشی و دلداده!

دل چون یقین یافت، آرام و قرار می‌یابد و تسلیم و راضی می‌شود و آنچنان به فضل و رحمت و امداد الهی امیدوار است که گویی‌، نه تنها با دیده دل که حتی با چشمان سَر، جایگاه خود را در بارگاه الهی به دست مولا و امام خویش می‌بیند و آنچنان آرامش و لذتی را تجربه می‌کند که لحظه به لحظه، خود را به دریافت مقام الهی، نزدیکتر می‌بیند و بر شوق و بهجت او افزوده می‌شود….
و
چنین صحنه جانفشانی‌ بس دیدنی و روح‌افزاست تا آنجا که پس از فراق و تماشای بیش از هفتاد یار غرق در خون، چیزی جز جمال و زیبایی و شکوه و عظمت و بزرگی و افتخار ابدی و ماندگار نمی‌بیند.
و
لذا همین صحنه‌ها در عین پیروزی ظاهری و شادی ساختگی و ناپایدار دشمن، تبدیل به کابوسی مرگبار و ذلتی ابدی برای دشمن ملعون می‌شود و زمین و زمان از او تبرّی می‌جویند و در مقابل بر خیل عاشقانی که جاودانه شدند، افزوده می‌شود و این حرکت انسان‌ساز و دشمن ستیز تا ابد ادامه دارد، و جز بر ننگ و رسوایی دشمن و روشن شدن راه حق و حقیقت و جذب دلهای عاشق، پیامدی نخواهد داشت و این است رمز ماندگاری عاشورایی که برای زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) زیبایی و عزت آفرید و دشمن را خوار و ذلیل گرداند.

موضوعات: بدون موضوع
 [ 12:22:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  نسیم رحمت ...

#تولیدی

#به_قلم_‌خودم

با ناامیدی وسایلش را روی دست گرفته و از حسینیه و هیئت خارج می‌شد، بهش گفتند:
هنوز که مراسم تمام نشده، کجا با این عجله؟
گفت:
دوست داشتیم ردیف‌های جلو باشیم ولی امشب دیر آمدیم….
مسئول هیئت به آرامی جلو آمد و گفت:
آیا نشنیدی هر جا مجلس عزای سیدالشهدا (علیه‌السلام) برپا می‌شود، صاحب عزا بی‌بی فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) هست.
و آیا نشنیده‌ای که:
در مجلس عزای سیدالشهدا، نسیمی می‌وزد از رحمت الهی که همه شرکت کنندگان و مستمعین از آن بهره‌مند می‌شوند.
خانمها تا این مطالب را شنیدند بی‌اختیار و اشک ریزان نزدیک درب ورودی نشستند شاید:
اینجا به صاحب‌عزا نزدیکتر بودند و او حضورشان را در لوح عزاداران فرزندش، با رضایت ثبت می‌کرد.

موضوعات: بدون موضوع
[جمعه 1399-06-07] [ 11:24:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  حرارت درونی ...

#تولیدی

#به_قلم_خودم

بعضیا فکر می‌کنند که عزای امام حسین (علیه‌السلام) وابسته به عَلَم و بیرق و امکانات بیرونی است که تا نباشد، عزای حسینی رقم نمی‌خورد و عاشورا تعطیل می‌شود و….

اما:
این تکیه‌ها و پرچم و علامات نیستند که بساط عزا را برپا می‌کنند بلکه، روضه و سوگواری از خیمه دلهای عاشق شروع می‌شود به عبارتی، همان که در روایات فرموده‌اند که:
برای حسین (علیه‌‌ السلام) در قلبها حرارتی است که تا قیامت سرد و خاموش نمی‌شود، پس:

اول، دلها و قلبهای محب اهل بیت، تبدیل به مجلس عزای امام شهیدان می‌شود و به دنبال آن، بساط روضه در فضای خارج از دل، برپا می‌شود و رونق می‌گیرد.

لذا
شور حسینی از چشمه‌های زلال و ناب معارف معنوی دلهای مومن و معتقد، شروع به جوشیدن می‌کند و قطره قطره به هم می‌پیوندد و همچون سیلابی خروشان، زمین و زمان را در بر می‌گیرد و به جوش و خروش وا‌می‌دارد.

آری!
حسین جنس غمش فرق می‌کند
برای اینکه حتی اگر تاریخ را هم فراموش کرده باشی، آن شور و حرارت قلبی به یادت می‌آورد که، عاشورا نزدیک است.
و به همین دلیل است که، هیچ عاملی نمی‌تواند عزاداری محرم و مجلس عزای ابا‌عبدالله را تحت‌الشعاع خود قرار دهد و آن را به انزوا و کمرنگی سوق دهد.
چرا؟
این رمز ایثار و جهاد خالصانه امامی است که برای رضایت و تسلیم امر خدا بودن، جان و وجود خود و اهل بیت و بهترین یارانش را فدای اسلام نمود و با بذل خون و مال و اولاد خویش، دین جدش را تا ابد بیمه کرد.

موضوعات: بدون موضوع
[شنبه 1399-06-01] [ 07:29:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  چرا امام اهل بیتش را با خود به کربلا برد؟ ...

#تولیدی

#به_قلم_خودم

حج خود را نیمه تمام رها کرد و عازم نینوا شد چرا؟
برای اینکه به خلاف زعم آنان که کار حسین را فقط عاشقانه می پندارند، موجی از سوال در اذهان مردم ایجاد کند که، فرزند رسول خدا که از همه به احکام دین داناتر است به چه دلیل عبادت خود را ناتمام گذاشت؟!

مثل امروز که بعضی ها رشته افکار خود را به دست شیطان داده اند و می گویند: به جای هزینه کردن برای محرم و عاشورا، فقرا و درماندگان را دریابیم، آن روز هم عده ای به خیال خود اصلاح طلب! ابا عبدالله را دوره کردند که: ای فرزند پیامبر! بیا و بگذر. چرا همین جا با دشمنان نمی جنگی؟ چرا سرزمین خشک و دور افتاده عراق؟

اما امام مبنای کارش عشقی است به بلندای تاریخ که زیر بنای هر کارش را، نیت و هدف و فلسفه ای خداپسندانه در برگرفته است، او می دانست چه در حرم امن الهی باشد چه نباشد خونش را به ناحق می ریزند اما، راضی نشد که کعبه این حریم با حرمت، شاهد جنگ و جدال نامردمان باشد.

بار سفر بست و عازم کربلا شد، جن و ملک برای یاریش به پابوسی آمدند اما نپذیرفت.

فرمود: برای زنده کردن دین جدم دفاع می کنم مگر دین مرده هم داریم؟ بلی! در مکتب عاشورا اسلام فاقد سیاست و منهای امر به معروف و نهی از منکر یعنی یک جماعت عظیم به ظاهر خداپرست ولی بی خاصیت و منفعل!؟

وارد نینوا می شود اول حق الناس را ادا می کند، راضی نمی شود حتی خون مطهرش بر خاکهای غصبی بریزد یعنی: یا اهل الاسلام! حلال و حرام خدا را دریابید و شکمتان را از حرام پر نکنید که وقتی ذریه رسول الله شما را فرا می خواند، شانه از بار مسئولیت و دفاع از حق خالی کنید.

خانواده را با خود می برد چرا؟
دفاع بدون تبلیغ، نیمه کاره است و باید عده ای باشند تا فریاد عدالت و امنیت را بعد از شهادت پیشتازان کاروان، به گوش جهانیان برساند.

همه را به میدان می آورد، کوچک و بزرگ، مرد و زن، پیر و جوان چرا؟
چون دفاع از دین محدود به طیف خاصی نیست همه موظفند از دین خدا حمایت و پاسداری کنند حتی اگر شیرخواره ای باشد که خون گلویش گواه بی گناهی و مظلومیت پدر باشد.

موضوعات: بدون موضوع
 [ 04:50:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...