نخلستان
نخلستان ، نماد ایستادگی و مقاومت







تیر 1403
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          





گمنام یعنی کسی که حتی دنیا را به اندازه یک نام هم نمی خواهد



جستجو







موتور جستجوی امین





تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          



تیر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
            1
2 3 4 5 6 7 8
9 10 11 12 13 14 15
16 17 18 19 20 21 22
23 24 25 26 27 28 29
30 31          



پلاگین


تقویم جلالی جهرم




 
  علت دیر آمدن شیخ  ...

مدتی بود که شیخ دیرتر از همیشه برای تدریس حاضر می‌شد. برای همه عجیب بود، سابقه نداشته که شیخ الفقهاء و المجتهدین در کارش بی‌نظمی باشد او برای لحظه لحظه وقت خود و شاگردانش ارزش قائل بود و همیشه با دقت نظر و نظم خاصی کار تدریس را انجام می‌داد.

تا اینکه:
عده‌ای از طلاب تصمیم گرفتند علت ماجرای دیر آمدن استاد را بدانند. چند نفری برنامه‌های استاد خود را دنبال کردند بلکه به نتیجه برسند.
با تعجب مشاهده کردند که ایشان قبل از ورود به جلسه درس به یک طلبه جوان تازه وارد درس مقدماتی می‌دهد! نزد استاد رفته و علت را جویا شده و شیخ در جواب فرمودند:

این جوان طلبه نزد من آمده و گفته: به هر کس مراجعه می‌کنم و می‌گویم من دوست دارم طلبه شوم و نیاز به آموزش مقدمات دارم هیچکس راضی نمی‌شود به من درس بدهد و من (شیخ انصاری) به او گفتم:
خودم هر روز قبل از جلسه تدریس به شما آموزش می‌دهم.
و این بود راز دیر آمدن شیخ اعظم (رحمت‌الله‌علیه) به کلاس درس و نشانی از بزرگواری و تواضع و اخلاص آن عالِم بی‌بدیل که همه کارها و امور زندگیش فقط برای رضای خدا بود و بس.

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-05-26] [ 05:09:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  کدامیک خطرناکترند؟ ...

#تولیدی

#به_قلم_خودم

زن با کمال خونسردی و در حالی که یک سگ به اندازه قد و بالای خودش را در بغل گرفته بود از ماشین پیاده شد و به دنبال او همسرش.
آمده بودند کلینیک درمانی مخصوص سگها!؟ خیلی راحت و بدون هیچ عکس العملی از ناحیه اطرافیان و بدون اینکه حتی یک نفر از او عکس یا کلیپی، به منظور انتشار در فضای مجازی یا ارسال به آن طرف مرز از او و رفتار غیر منطقی‌اش بگیرد، وارد کلینیک شد.
و درست در همان لحظه کلیپ‌هایی از قربانیان کرونا در شهرهای مذهبی و اماکن مقدس با سیاه نمایی هر چه تمام‌تر در حال دست به دست شدن بود و ……
بله
کرونا هست قبول! امروزه شدت یافته باز هم قبول! اما چرا این همه تناقض؟؟؟
اگر
درد و مرض واگیر است از کجا معلوم که افزایش ناگهانی و شاید تدریجی این همه سگهای ولگرد و نجس در کوچه و خیابان و در خانه و هر مکان، خودش عامل شیوع این بیماری نباشد؟ اگر هم کرونا را رواج ندهد حتما دلیل خاصی داشته که اسلام هزار و چهارصد سال پیش فرموده سگ نجس العین است و ظرفی که دهان سگ به آن رسیده میکروبش با هفت بار خاک مالی و … پاک و طاهر می‌شود.
اما چرا عده‌ای سعی دارند چنین وانمود کنند که شیوع این ویروس منحوس که به تعبیر رهبر معظم انقلاب غربیها متهم به ایجاد آن هستند، فقط و فقط از ناحیه اماکن مذهبی و قشر انقلابی است؟
به هوش باشیم که هر چقدر هم که این ویروس واقعیت داشته و جان انسان‌های بی‌گناه را در سراسر دنیا بگیرد اما، دستهایی در کار است تا با تمام امکانات خود، یک جنگ تمام عیار بیو‌لوژیکی به راه انداخته و در این مسیر هم، فقط و فقط اسلام و قشر مذهبی را مقصر و عامل شیوع معرفی نموده بلکه با این شیوه بتوانند از انجام مناسک دینی و مراسم مذهبی مثل پیاده‌روی اربعین و امثال آن، ممانعت به عمل آورده و جلو پیشرفت حقایق دینی و عاشورایی را بگیرند.
دوستان
این پست به منزله انکار وجود ویروس کرونا و یا تشویق به نزدن واکسن و یا خدای ناخواسته، فرمایشات رهبر انقلاب را نادیده گرفتن، نیست بلکه:
حواسمان باشد که ما در میدان یک جنگ تمام عیار بیولوژیکی و رسانه‌ای قرار داریم که دشمن براحتی می‌تواند آن را در شرایط خاص دست‌کاری کند و ملتها را گرفتار سازد! و درصدد است از آب گل آلود ماهی بگیرد و شرایط را به نفع خود تغییر دهد پس، با بصیرت هر چه تمام‌تر و بیش از قبل و با رعایت کامل پروتکل‌های بهداشتی، مواظب توطئه‌های دشمنان در جهت مبارزه با عقاید اسلامی باشیم که دشمن، این تهدید را راه مناسبی برای رسیدن به مقاصد شوم خود هدف قرار داده است.
به امید سلامتی و شفای کامل همه بیماران کرونایی در سایه توجهات سالار شهیدان و ساقی تشنه لب کربلا انشاءالله.

موضوعات: بدون موضوع
 [ 05:08:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  کار اصلی امام حسین علیه السلام از ابتدای حرکت تا روز عاشورا ...

#تولیدی

#به_قلم_خودم

کار اصلی امام حسین (علیه‌السلام) از ابتدای مسیر تا روز عاشورا چه بود؟

امام با آنکه از عدم همراهی کوفیان و افراد سست ایمان مطلع بودند اما، همواره در طول سفرشان به کربلا، سعی در تربیت و جذب نیروهای مستعد داشتند یعنی چه؟

یعنی اگر افرادی که سر راه ایشان قرار می‌گرفتند لیاقت و ظرفیت پذیرش حق و دفاع از آن را داشتند حضرت، شروع به راهنمایی و هدایت آنان می‌نمود و کاری می‌کرد که صراط مستقیم را دریابند و تکلیف خود را با دنیا و دین و آخرت روشن سازند.

مثل حر یا زبیر که امام وی را صدا زد و وجدان خفته او را بیدار کرد و از شهیدان کربلا شد و یا در حر ابن یزید ریاحی، نشانی از سعادت و بزرگ منشی یافت و او را پذیرفت.

این تربیت، یک هدایت دو طرفه بود که از یک طرف بایستی امام، آنها را دعوت کند یا بپذیرد و از طرف دیگر در خود اشخاص، ظرفیتی بود که شایستگی پیوستن به یاران امام را داشتند.
و این کار حتی تا شب عاشورا و روز دهم ادامه داشت چرا که حضرت، بارها تا ظهر عاشورا خطبه خواندند و دعوت به اسلام کرده اند. و یا شب عاشورا فضای خیمه را تاریک کردند تا هر که دلش با امام نیست، از گروه یاران مخلص جدا شود.
زیرا جنگ ایمان و عقیده و نوبت میدان عمل است نه شعار و جنجال که، چنین اشخاصی را نه تاب اطاعت از ولی امر است و نه توان ماندن در میدان دفاع.
اگر
ما هم می‌خواهیم حسینی باشیم و کربلایی بمانیم باید سفری به اعماق روح و دل خویش داشته باشیم که آیا عیب و ایرادی که مانع استجابت دعوت امام باشد در ما وجود دارد یا نه؟ آیا گرفتار حسد و بخل و لجاجت و بی‌صبری و نداشتن روحیه ایثار و گذشت هستیم یا روح و جانمان را با نور صفا و معنویت صیقل داده و منتظر دعوت امامیم؟
باید تکلیف‌مان را روشن کنیم هم با خودمان و هم با امام‌مان!
وگرنه خدای ناخواسته یا باید جزء توابین بشویم یا محرومین از همراهی شهدا و امام شهدا.
چه خوب است که عاشورای امسال، ما هم حقیقتا به کاروان کربلا بپیوندیم و بجای صرفا ادعا و حرف زدن، در عمل و با توجه به وظایف امروز خود، سرنوشت مان را آنگونه رقم بزنیم که زینبی پسند باشد همان طور مقاوم، صبور، شجاع، سازش ناپذیر و در عین حال رئوف و دلسوز و وظیفه‌شناس به احوال یاران دین!
اللهم اهدنا من عندک

شما برای عاشورایی شدن و زینبی ماندن چه کرده‌اید؟!

موضوعات: بدون موضوع
 [ 05:07:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  پیوند ماه و مهر ...

#تولیدی

#به_قلم_خودم

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز
دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد

روز اول ماه ذی الحجه سالروز پیوند مقدسی است که، عرش و فرش را به وجد آورده و عالمیان را محو تماشای خود نموده، به تعبیری روز عینیت بخشیدن عشق الهی در دلهای دو دلداده ای است که، هم کفوی جز یکدیگر ندارند.

آری! روز پیوند بهشتی دو آیه و نشانه از عبودیت، در قالب کوثر و وحدانیت است و چه باشکوه و بی نظیر این جشن آسمانی رقم می خورد و قرآن تفسیر می گردد که:

الطیبات للطیبات…

و اینگونه! مولود حرم الله با نور دیده رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) پیمانی ماندگار می بندند که تا ابد، هیچ محبت و عشقی را سودای رقابت با آن نیست چرا که:
هر چیزی را ریشه و اصلی است و بنیان محبت نیز، صفای باطن و حب خالق است که آفریننده عشق و زیبنده عاشقی است.
پس:
آنان که جز از وادی لایزال الهی، دم از مجنون بودن لیلی های کاذب می زنند فقط عمر گرانمایه را هدر می دهند و بس.
و:
آنان که به ظاهر دست دوستی بر هم می نهند و چشم هوی و هوس بر غیر می دوزند نه عاشقند و نه دوست بلکه، راهزنان محبت و غارتگران احساس و مهربانی اند.
از اینان:
باید رخ برتافت و پناهی گزید تا مبادا نیرنگ های بی رنگ شان، دل را از مقدس ترین واژه خلقت یعنی عشق راستین بزداید و عالم و آدم را به این پدیده مبارک بدبین سازد.

سالروز ازدواج این دردانه های جهان خلقت، در اصل روز بازگشتن به خویشتن خویش و بازیابی بهترین معنا و تفسیر برای واژه عاشقی است، در این روز است که کاخ آمالهای دروغین کاسبان تزویر و ریا فرو می ریزد و بتهای کذایی بنام دوست و دلبر، بر خاک ذلت می افتند و صاحبان خود را رسوا می کنند.

اینجا دیگر بحث لیاقت است و صداقت و هر که را بهره ای از این اوصاف نباشد از عشق چیزی جز بردگی و حقارت، عایدش نخواهد شد و حقیقت همین است و لاغیر!

اما آنان که بنام پیوند، پیمان شکنی می کنند و ارکان خانواده را به هر حقه و سالوسی متزلزل می نمایند نه الفبای دلدادگی را می دانند و نه دستورات زندگی دینی را!
پس:
همان بهتر که این شیادان محبت فروش! آواره و رسوای هر کوی و برزن شوند و دستشان خالی تر از دلشان، همیشه در حال گدائی یک نگاه و گناه باشد!
لیاقت پاک زیستن در شأن هر خیابانگردی نیست! عشق اصالت دارد! جایگاه عاشق دل است نه آب و گل!

پس یادمان باشد، نه هر علف هرزه ای را سزاوار دلبری است و نه هر دل بی عرضه ای را لایق همسری! بیائیم در گزینش هایمان اصل را بر تبرجات و تجملات دروغین و فریبنده، ترجیح داده و انتخابمان حول محور ملاکهای الهی بوده و فاطمه پسند و علوی مدار باشد.

موضوعات: بدون موضوع
[دوشنبه 1400-04-21] [ 12:07:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...


  وادی قلم ...

دستانت را به من بسپار! تو را به سفرهای خوبی می‌بَرم به سرزمین اندیشه‌ها و قلب‌ها!

اما:
نه هر سرزمینی! تو را به مرتبه‌ای می‌رسانم که خداوند در لوح محفوظش به آن قَسم یاد کرده.
مطمئن باش من برای لوحی مقدس خَلق شده‌ام که ماوا و محل ریزش رحمت الهی است.

مگر نمی‌دانی که مقصود از لوح به عبارتی، عرش و … است و مگر نشنیده‌ای که:

قَلبُ الْمُؤْمِن عَرْشُ الرَّحماٰن

پس وظیفه من را خدای رحمان و رحیمی که به لوح و قلم و آنچه بر لوح می‌نگارند تعیین نموده و حد و حدودش را مشخص ساخته تا مبادا از جوهر قلم قطره‌ای جز رضای دوست چکه کند.

بیا با من!
تا با هم به شهر اندیشه‌ها سفر کنیم و نهال افکار و عقایدشان را با ریزش بارانی از عشق و صداقت بارور کنیم و از آنها گلستانی از معرفت به تمام زیبائی‌های آفرینش خَلق کنیم.

بیا با من!
من را خدای مهربان آفریده و به نامم قسم یاد کرده که جز راستی و حقیقت، نقشی نزنم و لوح دلهای مومنان را هرگز از دستمایه خود تیره نسازم. آری من:
قداستم به انجام تکلیف است و غیر از این را دوست، نمی‌پسندد.
من شایسته هر دست و هر اندیشه هرزی نیستم که بخواهد رنگی از دو رنگی بر دلها حک کند و نشانی از یاس و ناامیدی بر صفحه قلب‌ها و اراده‌ها بنشاند.

به نام من قسم خورده شد که زبان گویای دلهای خاموش و سرشار از حکمت باشم و لسان بر حق اندیشه‌های ناب و زنده و لایموت باشم درست مثل شهدا.
آنان که ناگفته! عمل کردند بدانچه موظف و مُخیّر بودند، و معطر شدند به عطر وصال و تکلیف خوشبو نمودن عالَمی را، به من سپردند.

به من قسم خورده شد تا زبان پهلوانانی باشم که چهل سال خاموش و بی‌ریا خون دل خوردند و سَر دادند و آزادی قلم را از اسارت بردگی و ذلت پذیری به ارمغان آوردند.

بیا دستانت را به من بسپار!
وظیفه‌مان سنگین و زیاد است اما غمی نیست هرگاه چراغ راه داریم و تکیه‌گاهی به بلندای ابدیت.
بیا و تردید نکن که آنکه به من قسم خورده به هنر تو و زیبایی اندیشه‌ات در تک تک سطرهایی که می‌نگاری نیز، قسم یاد کرده.
پس:
هر دو مقدسیم و همچنین دلها و اندیشه‌های منتظری که چشم امید به راهنمایی و دلگرمی ما دوخته و دستهای نیاز به همدلی را به طرف من و تو گشوده و از ما فقط یک انتظار دارند و آن هم:

امید و ایمان و نشاط و سرزندگی است
مبادا!
قلم‌ زدن هایمان دلی را برنجاند و یا محرومی را نومید کند.
امید ببخش آنگونه که خالق خوبیها قلم را وسیله‌ای برای روشن نمودن ذهن‌های سرگردان و دلهای آشفته قرار داد تا در سایه آن به آرامش و حیات همیشگی برسند.

#به_قلم_خودم

موضوعات: بدون موضوع
[شنبه 1400-04-19] [ 04:51:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...